بارگذاری
  • Twitter
  • Instagram
  • LinkedIn
  • Telegram
info@mrtech360.ir
مارتک 360
  • خانه
  • اخبار
  • رویدادها
  • ابزارها
  • روندها
  • مدیران
  • جستجو
  • منو منو

در گفت‌وگو با «آرین اوهانیان»، دیزاینر و برندپرداز، بررسی شد
تحلیل هویت بصری جدید «علی‌بابا»

۱۴۰۲-۰۳-۱۱/در تیترهای برتر محتوا, گفتگوها/توسط martech360

مارتک: علی‌بابا روز شنبه 6 خرداد، با حضور جمعی از متخصصان حوزه مارکتینگ، اصحاب رسانه و دانشجویان از هویت بصری و برند جدید خود رونمایی کرد. علی‌بابا با حفظ رنگ سازمانی، یک لوگوی تازه و پویا برای برند خود طراحی کرده است تا با توجه به اهداف و خدمات جدید، به سمت تکامل برود. قابل توجه است که این تغییرات، شامل تغییر آرکتایپ و مفاهیم هویت بصری علی‌بابا نیز هستند. این شرکت در راستای تغییرات خود، تمام فرآیندها و تشریحات لازم را برای فهم بیشتر ضرورت این هویت تازه در سایت خود منتشر کرده است که از این لینک، می‌توانید این تغییرات را دنبال کنید.

ری‌برندینگ همیشه اقدام پرریسک و پرحاشیه‌ای برای برندها محسوب می‌شود که جامعه مخاطبان برند را با شوک همراه می‌کند. این شوک و تازگی، به انواع مختلف واکنش‌های تخصصی و غیرتخصصی می‌انجامد که این، خود بخشی از مسیر بهتر شدن برند است. از حواشی مهم هویت بصری جدید علی‌بابا نیز، واکنش‌های گسترده‌ای بود كه كاربران شبكه‌هاي اجتماعی به لوگوی جدید آن داشتند؛ واكنش‌های آميخته‌ای از نظرات مثبت و منفی كه البته بيشتر شامل نظرات منفی كاربران بودند.

كاربران زيادی در توييتر، به انگليسی بودن اين لوگو و همچنين سادگی زياد آن اشاره داشتند و از این‌ها به عنوان ويژگی‌هایی منفی یاد کرده بودند. این در حالی است که بسیاری از متخصصان دیزاین و برندینگ، با اشاره به اینکه لوگو تنها قسمتی از هویت یک برند است، این نظرات منفی را پاسخ داده بودند و در مجموع این لوگو را خوب و قابل‌قبول دانسته‌اند.

ری‌برند علی‌بابا

کاربران لینکدین و اینستاگرام نظرات مختلفی درباره این هویت بصری جدید اعلام کرده بودند. در لینکدین به تبع فضای حرفه‌ای آن، افراد بیشتر تلاش کرده بودند از یک رویکرد تخصصی‌تر واکنش خود را اعلام کنند و در اینستاگرام، نظرات متنوعی از کاربران در این خصوص وجود داشت. از آنجایی که الگوی نقد ری‌برندها و لوگوهای جدید برندها در شبکه‌های اجتماعی فارسی اغلب رویکردی فعال و همزمان گزنده‌ای دارد، به سراغ آرین اوهانیان، دیزاینر و برندپرداز رفتیم تا نظر او را در خصوص این ری‌برند و صحت‌سنجی نقدهای مربوط به آن جویا شویم.

اهمیت تعریف استانداردها

اوهانیان فیدبک‌های مربوط به ری‌برند علی‌بابا در شبکه‌های اجتماعی را روالی عادی در این موضوع می‌داند. او در این مورد به «مارتک 360» می‌گوید: «هم فیدبک‌های خوب داشتیم و هم بد‌‌. نکته اصلی این است که چه کسی است که دارد نظر را می‌دهد. فیدبک‌های منفی جزیی جدایی‌ناپذیر از این ماجراست؛ همانطور که درباره باسلام هم همین داستان را داشتیم. آن زمان هم همه به دنبال این بودند که شبیه لوگو را پیدا کنند یا آن را بکوبند؛ این در حالی است که به نظر من لوگو کار خوبی بود‌. همین قضیه برای کافه‌بازار هم صادق است. لوگوی علی‌بابا هم‌ به نظر من لوگوی خوبی است؛ ابتدا باید ببینیم تعریف‌مان از استانداردها چیست. مثلا فکر کنید اپل وجود نداشت. اگر در آن زمان کسی می‌آمد و لوگوی برند را یک سیب گاززده انتخاب می‌کرد، تصور کنید چه حجم فیدبک منفی به دنبال داشت. نظر من این است که وقتی از برند صحبت می‌کنیم، امتیاز بیشتری به عملکرد یا وعده‌ای که آن برند می‌دهد، اعطا کنیم.»

اوهانیان در خصوص اینکه علی‌بابا چقدر به لحاظ گرافیک، دیزاین و برندینگ موفق بوده است، می‌گوید: «ترجیح می‌دهم در رابطه با کار علی‌بابا از لحاظ بصری نظری ندهم اما ۲ نکته در این ری‌برند به نظر من مهم است:

  • نکته اول این است که وقتی علی‌بابا آرکتایپ خود را از ماجراجو تغییر داده و جادوگر را انتخاب می‌کند، انتطار یک رفتار رادیکال‌تر از برند می‌رود؛ یعنی وقتی من خودم را جادوگر معرفی می‌کنم، باید تمام ماهیت من در کل چارچوب جادوگر جا شود؛ حال آنکه علی‌بابا خیلی محتاطانه عمل کرده است و دیزاین خود را هم محتاطانه پیش برده است.
  • نکته دوم این است که این هویت بصری جدید لوگوتایپ فارسی ندارد. می‌توانم‌ دلایل را اینگونه تصور کنم که «ما در بستر وب هستیم و آدرس ما به انگلیسی است و…» که همه این‌ها قابل فهم است؛ ولی مخصوصا برای برندی همچون علی‌بابا که تا این حد به تبلیغات محیطی متکی است، وجود یک لوگوتایپ فارسی ضروری است. شما نمی‌توانید در بیلبورد عنوان انگلیسی را تا این اندازه برجسته کنید. البته که می‌توان این عنصر را هم در آینده به مجموعه اضافه کرد؛ اما به نظر من خلا آن در هویت بصری احساس می‌شود.

آرین اوهانیان، دیزاینر و برندپرداز

عدم تناسب آرکتایپ با خدمت برند

اوهانیان مسئله آرکتایپ را، یک مسئله کلیدی می‌داند و در ادامه می‌گوید: «مسئله‌ای که علی‌بابا از ابتدا داشت این بود که نوعی آشفتگی میان شخصیت سندباد یا علی‌بابا داشت و مخاطب نمی‌فهمید که آنچه در تصویر می‌بینید کدام است. این البته به لحاظ بصری جذابیت‌هایی داشت و به لحاظ ارتباطی هم خوب با آن رفتار کردند. ولی حرف و تاثیر سندباد روی آن مانده بود که باز با تغییراتی که دادند، بهتر شد. در این لحظه، من به عنوان یک مخاطب، چندان نگران چه بود و چه شد، نخواهم بود. مثال خوب این مسئله اوبر است. وقتی دارا خسروشاهی به تیم مدیریت اوبر اضافه شد، با اینکه از ری‌برند قبلی مدت زیادی نگذشته بود، اما دوباره یک ری‌برند انجام داد. نکته اصلی در این موضوع این است که خسروشاهی وقتی ری‌برند کرد، می‌خواست با این اقدام، تغییر استراتژی کسب‌وکار را نشان دهد. وقتی یک تغییر مهم و استراتژیک در بیزنس می‌دهید، یکی از بهترین قالب‌ها برای مخابره پیام این تغییر، ری‌برندینگ است. در نتیجه همه می‌فهمند که اتقاق بزرگی در راه است. من به عنوان یک مخاطب، این اتفاق را در ری‌برند علی‌بابا ندیدم و نسبت آرکتایپ جادوگر را با اقدامات فعلی علی‌بابا گم کردم.»

‌اوهانیان درباره موضوع آرکتایپ برند توضیح می‌دهد: «در آرکی‌تایپ‌ها، یک Power داریم که جادوگر از آن می‌آید. مثال‌های خوب این آرکی‌تایپ ردبول و والت‌دیزنی هستند. دیزنی به ما می‌گوید که من رویاهای شما را محقق می‌کنم و ما در سیندرلا و دیزنی‌لند، با یک جادو مواجهیم که رویاها را محقق کرده است. ردبول هم همینطور است. حالا سوال مهم از تیم علی‌بابا این است که شما چه جادویی را می‌خواهید پیاده کنید؟ جادو کجای ماجرای شماست؟ وقتی اپل می‌گوید Think Different (متفاوت فکر کن)، این شعار را در همه‌جاي اين بيزنس، از محصول گرفته تا قابليت‌هاي درون‌برنامه‌اي و خدمات پشتیبانی، می‌بینید. با این وجود، از حالا نمی‌توان قضاوت کرد که جادو کجاست و باید دید برنامه‌های آینده علی‌بابا برای ایجاد تناسب با این آرکتایپ چیست. برای بهتر پیاده شدن ری‌برند باید یک الی دو سال صبر کنیم و اقدامات احتمالی علی‌بابا در هماهنگی با هویت جدیدش ببینیم.»

ری‌برند علی‌بابا

او نهایتا می‌گوید: «من شخصا در بحث آرکتایپ علی‌بابا ترجیح می‌دادم، به جای Power (قدرت)، Service (خدمت) را انتخاب کنم؛ برندی که حامی و مراقب است. این دقیقا همان کاری است که علی‌بابا انجام می‌دهد؛ دلیل این تغییر رویکرد و ایستادن در نقطه مقابل را نمی‌دانم و به همین دلیل باید منتظر اقدامات آینده علی‌بابا باشیم.»

تعهد برند، مهم‌تر از لوگو

اوهانیان در ادامه لوگو را تنها قسمتی از یک فرآیند ری‌برند می‌داند و تاکید می‌کند: «اصل برندینگ این است که اگر من وعده‌ای به کاربرانم می‌دهم، چقدر قرار است پای این وعده بایستم. اگر از بسیاری از برندهای شناخته‌شده ایرانی بپرسید وعده‌تان چیست، خودشان جواب سوال را نمی‌دانند. این مهم‌ترین قسمت برندینگ است و باید به علی‌بابا زمان داد تا ببینیم چقدر می‌توانند به تعهد و وعده برندی که طراحی کرده‌اند، پایبند باشند.»

به طور کلی اوهانیان کیفیت کار علی‌بابا را در این ری‌برند، خوب تشخیص می‌دهد و در این مورد به «مارتک 360» می‌گوید: «همیشه معتقدم که تروتمیز انجام دادن یک کار ، بهتر از انجام یک کار عجیب و غریب است. از آنجایی که فضای بهم‌ریخته‌‌ای در این حوزه داریم، وقتی یک کار تروتمیز و اصولی درمی‌آید، باید به آن کار امتیاز بدهیم. من هم کلیت ری‌برند علی‌بابا را خوب می‌دانم که به بهترین شکلی که امکان داشت، انجام شده است. اما یک مسئله وجود دارد؛ یک قسمت بسیار مهم و بزرگ در برندینگ این است که چطور می‌توانیم یکپارچگی هویت بصری و کلامی را در برند مدیریت کنیم؛ این عناصر، قسمتی از دارایی برند هستند؛ یعنی اینگونه باید باشد؛ اینکه ما چگونه حافظ هویت خود (دارایی برند) باشیم و چگونه به خودمان پایبند بمانیم. درباره علی‌بابا هم این نکته، مهم‌ترین موضوع است.»

اوهانیان در آخر برند را فراتر از یک لوگوی صرف می‌داند و می‌گوید: «در خصوص هر ری‌برند، بعضی‌ها نظر کارشناسی می‌دهند، بعضی هم از نگاه یادگیری یا قضاوت غیرتخصصی این نظر را بیان می‌کنند؛ اما اینکه سریعا بروید و لوگوی مشابه کار را پیدا کنید، درست نیست.‌ امروز از هر لوگویی حداقل یک مورد مشابه وجود دارد. حرف من این است که برندینگ فراتر از صرفا یک لوگوست؛ این که برند چگونه عمل می‌کند، چه تعهدی دارد و چگونه به آن پایبند می‌ماند، مواردی هستند که برند را برجسته و متمایز می‌کنند. همانطور که گفتم، باید صبور بود و دید علی‌بابا چطور وعده‌هایش را انجام می‌دهد و چگونه یکپارچگی لازم را در برند ایجاد می‌کند.»

با توجه به همه این نکات، یک سوال بزرگ در خصوص این ری‌برند وجود دارد و آن این است که علی‌بابا اساسا چرا ری‌برند کرد و چه هدفی پشت آن بود؟ با این ری‌برند به دنبال چه تغییر استراتژیک و کلانی می‌گشت؟ باید دید که چقدر باید بگذرد تا جواب این سوالات داده شود.

نظر شما در خصوص این ری‌برند چیست و کیفیت کار را چگونه می‌بینید؟

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/11-scaled.jpg 1707 2560 martech360 https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png martech3602023-06-01 07:47:422023-06-01 12:28:21در گفت‌وگو با «آرین اوهانیان»، دیزاینر و برندپرداز، بررسی شد
تحلیل هویت بصری جدید «علی‌بابا»
ایلان ماسک

ناکامی‌های مدیر عجیب‌وغریب توییتر ادامه دارد
بلندپروازی‌ها ایلان ماسک در برابر استراتژی‌های مارکتینگ

۱۴۰۲-۰۳-۰۹/در تیترهای برتر محتوا, مدیران/توسط martech360

مارتک: ایلان ماسک در اوایل نوامبر سال 2022 (آبان 1401) توییتر را در یک قرارداد 44 میلیارد دلاری خرید؛ حالا که 8 ماه از این معامله‌ گذشته است، ماسک خود را از ریاست این شرکت برکنار کرده و این سمت را به یکی از زنان فعال صنعت تکنولوژی –لیندا یاکارینو– داده است. اما پس‌لرزه‌های تصمیماتی که ماسک در خصوص پلتفرم توییتر گرفته، حالا به چشم همگان آشکار است.

ماسک در مدت کوتاه ریاست خود، تصمیماتی شتاب‌زده با نتایج آنی گرفته است که نه‌تنها از کانال‌های مارکتینگ این شرکت نگذشته، بلکه به نظر می‌رسد اجرا شدن آن‌ها، تنها وابسته به نظر ماسک بوده است.

افزایش درآمد، تنها سنجه مهم!

ماسک بارها در مصاحبه‌های مختلف اعلام کرده است که هدف مهم او، رسیدگی به مخارج توییتر است. او در راستای این هدف، قابلیت‌هایی را به کانال درآمدی توییتر تبدیل کرده است که تا پیش از این، برای کاربران رایگان بوده‌اند. او که هم‌اکنون مدیریت شرکت SpaceX و کمپانی تسلا را هم به عهده دارد، در مدیریت توییتر آنقدر ناکام بوده است که کاربران در رای‌گیری شخص ایلان ماسک مبنی بر کناره‌گیری او از مدیریت این شبکه اجتماعی، به او جواب بله دادند. متخصصان حوزه هم از عملکرد درآمدمحور ایلان ماسک در توییتر خشنود نیستند و معتقدند اقدامات وی در این مدت، به ناراضی بودن همه، از جمله کارکنان، کاربران و مشتریان تبلیغاتی توییتر انجامیده است.

ماسک در همان ابتدای روزهای خرید توییتر، ضرب‌الاجلی برای متعهد شدن کارمندان به یک فرهنگ کاری سخت و مداوم گذاشت و با فرا رسیدن آن، صدها کارمند توییتر استعفای خود را امضا کردند. پیش از آن هم، ایلان ماسک شخصا چند هزار نفر از کارکنان توییتر را اخراج کرده بود. او در همین ماه گذشته اعتراف کرد که 80 درصد از کارکنان توییتر را تاکنون اخراج کرده است و دلیل چنین کاری هم، چیزی جز کم کردن هزینه‌های این شرکت نیست.

همین تصمیمات اولیه کافی بود تا افراد را نگران وضع‌وحال توییتر کند، اما تصمیمات ماسک و تغییرات درون‌برنامه‌ای توییتر، این نگرانی را پررنگ‌تر هم کرد. یکی از اولین تصمیمات ماسک برای بالا بردن درآمد توییتر، بازطراحی سرویس اشتراکی Twitter Blue بود؛ با این تصمیم، تمامی کاربران با پرداخت هزینه 8 دلاری می‌توانستند تیک آبی توییتر را خریداری کنند. این تصمیم اعتبار بسیاری از اکانت‌های توییتری را زیر سوال برد. نهایتا حواشی حول این مسئله، باعث شد که قابلیت تیک آبی موقتا از دسترس کاربران خارج شود. ماسک برای جذاب‌تر کردن سرویس پولی توییتر (Twitter Blue) حتی به فکر اضافه کردن مواردی مثل قابلیت ادیت کردن توییت‌ها به این اپ افتاد. یکی دیگر از این اقدامات که اتفاقا عملی هم شد، قابلیت آپلود ویدیوهای دو ساعته برای کاربران سرویس پولی بود.

قسمت جالب این تلاش‌های ایلان ماسک، این بود که او در ابتدا و پس از خرید توییتر، اظهار کرد که اهمیتی به وضعیت اقتصادی نمی‌دهد و این خرید را هم خرید آنچنان مهمی نمی‌داند؛ حال با گذشت 8 ماه، ماسک که در لیست ثروثمندترین افراد جهان هم هست، ناگهان به فکر ایده‌هایی برای سودآورتر کردن توییتر افتاده است. تلاش‌های عجولانه ماسک برای ایجاد جریان‌های درآمدی جدید در توییتر نه فقط کاربران را که در معرض تغییرات ناگهانی درون برنامه‌اند و نه فقط کارکنان را که به صورت 24 ساعته در خدمت او هستند خسته کرده است، بلکه تاثیر این تصمیمات او روی شبکه تبلیغات توییتر، حتی مشتریان توییتر را نیز از ماسک فراری داده است.

تبلیغات توییتر در حال نابودی

مارکترها و مشتریان توییتر بر این باورند که ماسک نه‌تنها کمکی به حفظ و رشد توییتر به عنوان یک کسب‌وکار نمی‌کند، بلکه به صورت فعالانه تصمیماتی می‌گیرد که به فرآیند حفظ درآمد تبلیغات و کسب درآمدهای تازه از توییتر آسیب‌رسان است. شرکت تحقیقات بازار Insider Intelligence پیش‌بینی می‌کند که توییتر در سال 2023، 2.98 میلیارد دلار درآمد از تبلیغات خواهد داشت که نشان‌دهنده کاهش 28 درصدی نسبت به درآمد 4.14 میلیارد دلاری در سال 2022 است. جاسمین انبرگ، تحلیلگر اصلی این شرکت، در بیانیه‌ای در 10 آوریل نوشت: «بزرگ‌ترین مشکل تجارت تبلیغات توییتر این است که تبلیغ‌کنندگان به ماسک اعتماد ندارند.»

ایلان ماسک

طبق گفته‌های انبرگ، شرکت‌ها تردید دارند که بودجه خود را در پلتفرمی خرج کنند که پر از هرج‌ومرج، تغییرات ناگهانی و دل‌بخواهی و عدم اطمینان است؛ همه این‌ها نهایتا به عدم رضایت کاربران می‌انجامد و چه بسا که انجامیده است. همه این‌ها در حالی است که توییتر یک کسب‌وکار به‌شدت وابسته به تبلیغات است که بلندپروازی‌ها و طمع‌کاری‌ها ماسک کمکی به کم شدن این وابستگی نمی‌کند.

پیشروی به نقطه شکست

ماسک که خود نیز اظهار کرده است که «توییتر در حال پیشروی به نقطه شکست است»، در حالی این حرف را می‌زند که دارد روی یک اپ بزرگ‌تر برای رقابت با اپ چینی «وی‌چت» کار می‌کند. چنین تقسیم تمرکزی باعث شده است که بستر جدید «بلو اسکای»، با عنوان «رقیب توییتر در صورتی که توییتر شکست بخورد» شناخته شده است.

انتقاد اصلی کارکنان قبلی و مارکترهای فعلی صنعت به ماسک این است که ماسک به فرآیندها و استراتژی‌های عمیق و طولانی‌مدت مارکتینگ باوری ندارد؛ او با اتکا به بلندپروازی‌هایی که دارد، توییتر را دچار نوسان و بحران کرده است و تمرکز روی افزایش درآمد را، نه با برنامه‌های اصولی و اعتمادساز مارکتینگی، بلکه با تصمیمات خودسر و از روی احساسات شهودی اجرایی مي‌كند. در اين وضعيت،‌ بسياري از كاربران قديمي توييتر از اين شبكه اجتماعي قطع اميد كرده‌اند و حتي كاربران جديدتر هم، رسیدن ریاست توییتر به ماسک را یک اتفاق ناگوار می‌دانند. مشخصا، ماسک با چنین روندی در جنگ با مارکترها و کارکنان دلسوز توییتری خود شکست خورده است.

با وضعیتی که تجارت تبلیغات توییتر در حال تجربه آن است، باید دید مدیرعامل جدید توییتر، لیندا یاکارینو، چه تصمیمات اصلاح‌گری برای توییتر اتخاذ می‌کند.

 

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/elon-1.jpg 559 1000 martech360 https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png martech3602023-05-30 13:43:292023-05-30 13:43:29ناکامی‌های مدیر عجیب‌وغریب توییتر ادامه دارد
بلندپروازی‌ها ایلان ماسک در برابر استراتژی‌های مارکتینگ

نکاتی برای جذب مخاطبان سالمند در کمپین‌ها بازاریابی
جادوی اقتصاد نقره‌ای در مارکتینگ

۱۴۰۲-۰۳-۰۸/در تیترهای برتر محتوا, روندها/توسط neda

مارتک: آمار و ارقام نشان می‌دهند که جمعیت جهان به طور متوسط در حال پیر شدن است. این روند که به طور مستقیم بر اقتصاد جهان اثر می‌گذارد، سبب شکل‌گیری مفهومی به نام «اقتصاد نقره‌ای» شده است. مفهوم «اقتصاد نقره‌ای» به بازار کالاها و خدماتی اشاره دارد که مخاطبان آن‌ها، افراد 50 ساله و مسن‌تر است. از آنجایی که این بازار، شمار بالا و فزاینده‌ای از مصرف‌کنندگان را هدف قرار می‌دهد، مجله فوربس در مطلبی به بررسی نکاتی پرداخته است که مدیران مارکتینگ باید برای جذب این گروه جمعیتی مد نظر داشته باشند.

به این ترتیب «اقتصاد نقره‌ای» توسعه‌یافته می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی جمعیت بزرگسال کمک کند. به عنوان مثال، در مراقبت‌های بهداشتی، ارائه خدمات درمان و توانبخشی باعث افزایش کیفیت زندگی بزرگسالان شده است. همچنین امروزه شاهد آن هستیم که اشکال جدیدی از برنامه‌های تفریحی و آموزشی در دسترس این گروه است که پیش از این و برای سالمندان در دسترس نبوده است. در جوامع توسعه‌یافته حتی برندهایی مشغول به فعالیت هستند که در انتخاب مدل‌هایی با بیش از ۶۵ سال سن و ایجاد کمپین‌های بازاریابی برای آنها تخصص دارند.

ظهور اقتصاد نقره‌ای نتیجه یک تحول اجتماعی مهم است و آن چیزی نیست جز این حقیقت که جامعه بین‌المللی به طور پیوسته در حال پیر شدن است. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، انتظار می‌رود که بخشی از جمعیت ۶۵ ساله یا بیشتر جهان که در سال ۲۰۲۲ سهمی ۱۰ درصدی داشتند، در سال ۲۰۵۰ به حدود ۱۶ درصد افزایش یابند.  در سال 2019، نسبت وابستگی سالمندی یا تعداد افراد بالای 65 سال به ازای هر 100 نفر در سن کار، در ژاپن و پس از آن فنلاند، ایتالیا و پرتغال با بیشترین سرعت در حال رشد بوده است.

بنا بر مطالعات انجام شده از سوی موسسه تحقیقاتی مک‌کینزی، مصرف‌کنندگان 60 سال و بالاتر در مقایسه با افراد جوان‌تر، به ازای هر نفر بیشتر هزینه می‌کنند که در درجه اول به دلیل صرف هزینه‌های بالای مراقبت‌های بهداشتی است. این مطالعات همچنین نشان می‌دهند که فراتر از مراقبت‌های بهداشتی، این گروه بیش از 40 درصد از رشد مصرف در مسکن، حمل‌ونقل و سرگرمی را به خودشان اختصاص داده‌اند. علیرغم همه این واقعیت‌ها، به نظر می‌رسد که اغلب کسب‌وکارها به علایق و نیازهای این گروه از مصرف‌کنندگان بی‌توجه هستند.

 

کلیشه‌های نادرست بازاریابی

در حال حاضر، بسیاری از مشاغل در ارتباطات بازاریابی و تبلیغات‌شان، علاقه چندانی به جذب مخاطبان «نقره‌ای» ندارند.  کلیشه‌ها و الگوها، به جای داده‌های عینی، می‌توانند مبنایی برای تصمیم‌گیری کسب‌وکارها باشند که در نهایت به سود آنان تمام نمی‌شوند. در اینجا رایج‌ترین کلیشه‌هایی را که در این زمینه ذدر بازار به چشم می‌خورند، مورد بررسی قرار گرفته‌اند:

کلیشه نخست آن است که «مشتریان مسن از اینترنت استفاده نمی‌کنند». عدم علاقه مخاطبان سالمند به کانال‌های دیجیتال امروزه نه با آمار و نه با تجربه تجاری بسیاری از کسب‌وکارها تأیید نمی‌شود. این در حالی است که بررسی‌های مرکز تحقیقات پیو نشان می‌دهد که از سال 2010 به بعد، آمریکایی‌های 65 ساله و بالاتر، حضور خودشان را در رسانه‌های اجتماعی حدود چهار برابر افزایش داده‌اند، اما درصد افراد جوان‌تر که از فناوری استفاده می‌کنند به طور تقریبی ثابت مانده است.

کلیشه دوم آن است که «مشتریان سالمند علاقه‌ای به فناوری ندارند و این علاقه هرگز دستخوش تغییر نمی‌شود». این در حالی است که تجربه نشان داده که مخاطبان مسن‌تر اغلب «بی‌تفاوت» هستند، اما مانند مخاطبان جوان‌تر، اولویت‌های‌شان میتوانند به‌طور قابل‌توجهی تغییر کنند. علاوه بر این، طبق گزارش‌های مرکزAARP، حدود ۹۴ درصد از سالمندان از پیام‌های متنی، 88 درصد از ایمیل، 74 درصد از رسانه‌های اجتماعی فعال و 67 درصد از چت ویدیویی استفاده می‌کنند. در میان پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی، فیس‌بوک و یوتیوب برای افراد 50 سال به بالا محبوب‌ترین هستند.

کلیشه بعدی این است که «مشتریان سالمند در پول خود صرفه‌جویی می‌کنند». این واقعیت ممکن است برای برخی درست باشد، اما تجربه نشان داده است که عامل اصلی این صرفه‌جویی، همیشه مسایل مالی نیست. مجله فوربس در این مطلب تاکید می‌کند که مخاطبان مسن‌تر اغلب از کدهای تبلیغاتی و تخفیف‌دار استقبال می‌کنند، مایل به شرکت در برنامه‌های وفاداری و باشگاه مشتریان هستند و کمتر تحت تأثیر احساسات قرار می‌گیرند. آمارها نشان می‌دهند که حدود 70 درصد از افراد بالای 50 سال حداقل در یک برنامه باشگاه مشتریان عضو هستند.

 

کمپین‌هایی برای نسل‌های قدیمی

برای آنکه کسب‌وکار شما بتواند با این گروه بزرگ و رو به رشد از مصرف‌کنندگان ارتباط برقرار کند، چند مورد مهم وجود دارد که باید در  کمپین‌های تبلیغاتی خود در نظر بگیرید:

از متن استفاده کنید: متن در ارتباط با مشتریان سالمند بسیار حیاتی است و یک توضیح کوتاه، به تنهایی سبب جذب این گروه سنی از مصرف‌کنندگان می‌شود. توضیحات متنی باید ساختارمند و ارزشمند باشند و همچنین از به کار بردن عبارات عامیانه و اختصارات در آنها خودداری شود.

در کانال‌های آنلاین خود از مکانیسم‌های پیچیده اجتناب کنید: روند ثبت سفارش را ساده نگه دارید. از نمادهای قابل تشخیص، فرم‌های ساده برای ثبت‌نام و پرداخت استفاده کنید و شمار مراحل را به حداقل برسانید.

ارتباطات را اولویت‌بندی کنید و از عناصر گیمیفیکیشن استفاده کنید: تجربه نشان داده است که بسیاری از افراد مسن مشتاق هستند تا با مشاوران تماس بگیرند و به خبرنامه‌های خودکار پاسخ دهند و از پشتیبانی و پیگیری پس از خرید قدردانی کنند. به طور کلی، بسیاری از این دست مصرف‌کنندگان از الگوهای گیمیفیکیشن به گرمی استقبال می‌کنند. نکته اصلی این است که مکانیسم بازی را ساده و کاربر پسند نگه دارید.

درباره مشتریان خود بیاموزید: مشتریان شما متفاوت هستند، در طول زمان تغییر می‌کنند و ممکن است انتظارات متفاوتی از برندهای مختلف داشته باشند. به این دلایل، یک تست A/B ساده انجام دهید.  این کار می‌تواند بیش از هر متخصصی، در مورد مشتریان 50 ساله و بزرگ‌تر به شما اطلاعات کافی بدهد. کانال ارتباطی مناسب را پیدا کنید و داده‌های به‌روز در مورد عادات و علایق مشتری جمع‌آوری کنید. این داده‌ها در نهایت می‌تواند به شما در ایجاد ارتباط شخصی کمک کند.

مطمئن شوید که مطالب بازاریابی شما آموزنده است: مانند خود محصولات، ارتباطات یک برند می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی نسل‌های قدیمی‌تر کمک کند.  به عنوان مثال، بسیاری از برندها، محتوای اطلاعاتی را برای مخاطبان بزرگسال تولید و به صورت سریالی آن را منتشر می‌کنند. این دست اطلاعات به افرادی کمک می‌کنند که تبلیغات را به عنوان منبعی از دانش می‌بینند، به مشاوره دقیق در مورد انتخاب محصول مناسب نیاز دارند و پس از خرید نیاز به حمایت بیشتری دارند.

 

در نهایت آنکه با وجود قدرت «اقتصاد نقره‌ای»، کسب‌وکارها اغلب این گروه را نادیده می‌گیرند و این کار می‌تواند منجر به باورهای غلط و کلیشه‌های بازاریابی شود. برای بازاریابان مهم است که ارتباطات را در اولویت قرار دهند و درباره مشتریان خود اطلاعات بیشتری کسب کنند تا بتوانند ارتباط موثری با مخاطبان بالای 50 سال خودشان برقرار کنند.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/image-01-ixtenso-e-commerce-senioren.jpg 774 1160 neda https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png neda2023-05-29 12:47:562023-05-29 12:47:56نکاتی برای جذب مخاطبان سالمند در کمپین‌ها بازاریابی
جادوی اقتصاد نقره‌ای در مارکتینگ
نسل زد

ترفندهای بازاریابی برای نسل امروز
چگونه در استراتژی مارکتینگ روی نسل زد تمرکز کنیم؟

۱۴۰۲-۰۳-۰۵/در تیترهای برتر محتوا, روندها/توسط martech360

مارتک: این روزها همه در یک توافق نانوشته، سعی در شناخت نسل زد یا Gen Z دارند؛ نسل جالبی که قابل مقایسه با دیگر نسل‌های پیش از خود نیستند. دنیای کسب‌وکار هم از این قاعده مستثنی نیست و در این توافق نانوشته دخیل است؛ شناخت جدیدترین نسل امروز، به یکی از عملیات‌های سازمان‌ها و کسب‌وکارها تبدیل شده است، چراکه نسل زد حالا، هم دارد راهش را به عنوان نیروی انسانی به دنیای کسب‌وکار پیدا می‌کند و هم در جایگاه مخاطبان آنلاین، اکثریت را تشکیل می‌دهد.

سوال این است که اصلا نسل زد یا Gen Z به چه نسلی اطلاق می‌شود و چرا کسب‌وکارها برای داشتن نرخ موفقیت بالاتر، باید استراتژی‌های مارکتینگی درستی را برای جذب این نسل اتخاذ کنند؟ در ادامه به پاسخ این سوال‌ها می‌پردازیم.

نسل زد؛ کودکان دیروز و بزرگسالان امروز

پیش از هرچیزی، مهم است که جایگاه نسل زد را در نمودار نسلی مرسوم که بر اساس سال تولد جلو می‌رود بدانیم. نسل زد یا Gen Z، همه افرادی را شامل می‌شود که بین سال‌های 1995 (1376 شمسی) تا 2010 (1389 شمسی) متولد شده‌اند.

نسل زد

به دنیا آمدن این نسل با تحولات بنیادینی همراه بوده است که تا پیش از آن، انسان مدرن بویی از آن‌ها نبرده بود. پیشرفت‌های تکنولوژی و اینترنت، اختراع ابزارهای تسهیل‌گر زندگی و تغییر تدریجی رویکردهای فرهنگی و ذهنی، از جمله چیزهایی بود که نسل زد با آن‌ها بزرگ شد. حالا تصور کنید با داشتن چنین تجربیاتی در مسیر زندگی و تبدیل شدن به توده اصلی مصرف‌کننده در مارکت‌های مختلف، تا چه اندازه قوانین زمین بازی فروش و موفقیت کسب‌وکارها عوض می‌شود. در این شرایط دیگر اصول سنتی بازاریابی نمی‌توانند جوابگوی توقعات سازمان‌ها باشند؛ چرا که مخاطب/مشتری، جنس دیگری پیدا کرده است.

برای اینکه یک فرآیند مارکتینگ موفقی طراحی کنید، نمی‌توانید و نباید از نسل زد چشم بپوشید. این روزها اکثر کسب‌وکارها در فضای آنلاین، یا به عنوان مکمل فضاهای فیزیکی و واقعی و یا به عنوان بستر اصلی کسب‌وکار خود حضور دارند. برای اینکه بتوانید در این فضا فعالیت کنید، به نرخ نسبتا خوبی از رشد کسب‌وکار برسید و فروش راضی‌کننده‌ای داشته باشید، باید ترفندهای مارکتینگ برای نسل زد را بشناسید و آن‌ها را به‌خوبی پیاده کنید؛ چرا که همانطور که مجله Search Engine Journal اشاره می‌کند، آمارها دو نکته بسیار مهم را به ما یادآوری می‌کنند:

1. نسل زد وفاداری خوبی نسبت به برندها از خود نشان می‌دهد

بخش تحقیقاتی شرکت IBM، در سال 2017 گزارشی در خصوص نسل زد آماده کرد که نشان می‌داد:

  • 59 درصد از پاسخ‌دهندگان می‌گویند به برندهایی که با آن‌ها بزرگ شده‌اند، اعتماد دارد.
  • 46 درصد از نسل زدی‌ها اشاره مستقیمی به «ارتباط یا وفاداری» قوی خود به یک برند خاص داشتند.
  • 66 درصد از آن‌ها، برای مدت‌زمان طولانی به خرید از برند مورد علاقه‌شان ادامه می‌دهند.

این‌ها نکات مهمی در خصوص وفاداری نسل زد به برندهاست که داشتن یک پایگاه قوی از نسل زد را برای برندها به امری ضروری تبدیل می‌کند.

2. نسل زد تا حد زیادی بر خانواده و رفتارهای خرید آنان تاثیر می‌گذارد

طبق گزارش مذکور، با وجود اینکه بيشتر نسل زدی‌ها هنوز به بزرگسالان مستقلی تبديل نشده‌اند و با والدين خود زندگی مي‌كنند، اما نه‌تنها برای خود درآمدزايی دارند، بلکه نرخ تاثيرگذاری آن‌ها روی خانواده و رفتارهای خرید آنان نيز قابل توجه است.

10 ترفند مارکتینگ برای نسل زد

پس داشتن یک برنامه مارکتینگ برای نسل زد یک ضرورت برای کسب‌وکارهای امروز است که قلق‌های خاص خودش را دارد. در ادامه، این قلق‌ها را مرور می‌کنیم.

1. سرگرمی، ماجراجویی و خنده را از یاد نبرید

نسل زد، روحیه تک‌بعدی‌ای ندارد و شاید این مهم‌ترین ویژگی این نسل باشد. برای اینکه به برند مورد اعتماد و منتخاب نسل زد تبدیل شوید، باید بتوانید جالب، ماجراجو و سرگرم‌کننده به نظر برسید. بستر اینترنت برای نسل زد، مجموعا یک محل پرماجراجویی و پر از سرگرمی است. نسل زد در عین اینکه به مسائل مهم روز اهمیت می‌دهد، اینترنت و مخصوصا شبکه‌های اجتماعی را یک راه فرار برای استراحت ذهنی می‌داند.

این گروه به‌راحتی به سمت محتوای سرگرم‌کننده کشیده می‌شوند؛ به همین خاطر، از محتواهای ماجراجویانه و سرگ‌کننده دور نباشید.

2. برای هر کانال، محتوای خاص خودش را بسازید

مارکترها باید آگاه باشند که برای جذب این نسل، نمی‌توانند از یک نوع محتوا، کمپین یا تبلیغ در همه کانال‌ها استفاده کنند. نسل زد به‌خوبی از اهمیت مدیوم و کارکردهای مختلف هر مدیوم آگاه است. فراموش نکنید که تیک‌تاک یک محتوای خاص را می‌طلبد که جایی در توییتر ندارد، وبلاگ چم‌وخم‎‌های خودش را دارد و ویدیوی اینستاگرام را لزوما نمی‌توان در تلویزیون نشان داد.

نسل زد برندهایی را ترجیح می‌دهند که می‌دانند چگونه باید از هر پلتفرم بهره ببرند. این همان کاری است که خود نسل زد انجام می‌دهد.

نسل زد

3. محتواهایتان را «کوتاه» نگه دارید

گستره توجه مخاطب‌تان را هیچوقت از یاد نبرید. نسل زد با شبکه‌هایی مثل اسنپ‌چت، اینستاگرام و تیک‌تاک بزرگ شده است و از آن نوع محتوا لذت می‌برد. محتواهای چندبخشی با روده‌درازی غیر قابل تحمل، این نسل را آزار می‌دهد. تولید محتوای کوتاه و جالب را برای برندتان یاد بگیرید.

4. ویدیو را فراموش نکنید

این نسل یوتیوب را صادقانه دوست دارد و ساعت‌ها وقتش را در تیک‌تاک و اینستاگرام می‌گذراند. حتی با گستره توجه کوتاه، نسل زد ویدیو را به اکثر قالب‌های محتوایی دیگر ترجیح می‌دهد.

5. اصالت و صداقت برند اولویت‌تان باشد

نسل زد به یک قهرمان یا شخصیت برندِ تمام‌وکمال نیازی ندارد؛ این نسل می‌خواهد که روایت برند شما صادقانه و بااصالت باشد و از کامل نبودن نترسد. به همین دلیل است که این نسل از ویدیوهای سوتی دادن، پشت صحنه‌ها، مصاحبه‌های دوستانه با زبان محاوره لذت بیشتری می‌برد؛ چرا که نقطه پررنگ همه این ماجراها برای این نسل، انسانی بودن ارتباط و واقعی بودن آن است.

حتی اگر بودجه شما زیاد است، کماکان به واقعی و صادق ماندن وفادار بمانید. به این فکر کنید که چگونه وایرال‌ترین ویدیوهای اینستاگرام و تیک‌تاک، ویدیوهایی خانگی هستند که با گوشی‌های ساده کاربران معمولی گرفته شده‌اند.

6. مسئولیت‌پذیر، پاسخگو و شفاف باشید

در ادامه مورد قبلی، باید این را بدانید که نسل زد، همواره به دنبال حقیقت هستند. این نسل از مصرف‌کنندگان، به هیچ چیز به اندازه اعتبار و شفافیت شما اهمیت نمی‌دهند. جالب توجه است که وقتی به عنوان یک برند مرتکب اشتباهی می‌شوید، نسل زد -برخلاف نسل‌های پیشین خودش- توانایی شنیدن توضیحات شما را دارد؛ مخصوصا اگر نشانی از مسئولیت‌پذیری یا تلاش برای تغییر را در شما ببیند.

7. اینفلوئنسرها را دست کم نگیرید

این مورد به نوعی، می‌تواند در ارتباط با همه موارد قبلی باشد. اینفلوئنسرها برای نسل زد مهم هستند؛ مخصوصا وقتی اینفلوئنسری تلاش می‌کند که موارد بالا را در کار خود حفظ کند، واقعی باشد و دغدغه‌های مشابه نسل زد از خود نشان بدهد. یکی از بهترین کارهایی که به عنوان یک برند می‌توانید بکنید این است که به جای توزیع کالای خود بین اینفلوئنسرهای مختلف یا در نظر گرفتن اینفلوئنسر مارکتینگ به عنوان بخشی از کمپین‌تان، اینفلوئنسر را به‌تنهایی در مرکز استراتژی قرار دهید.

نسل زد

اینفلوئنسر برای موفقیت، نیاز دارد که تسلط ویژه‌ای روی این نسل داشته باشد. گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد که 24 درصد از زنان این نسل و 16 درصد از مردان این نسل، در تصمیم‌گیری‌های خود توسط اینفلوئنسرها هدایت می‌شوند. فقط همانطور که گفته شد، مهم است که اینفلوئنسری که انتخاب می‌کنید، شفاف، معتبر، صادق و ترجیحا خودش جزو نسل زد یا نزدیک به آنان باشد.

8. UGC یا محتوای تولیدشده توسط کاربر را جدی بگیرید

می‌توان گفت محتوای تولیدشده توسط کاربر، اغلب بهترین نتایج را با مشارکت نسل زد می‌گیرد. نسل زد نه‌تنها برای تجربه دیگر مشتریان (به دلیل سفارشی نبودن و واقعی بودن) ارزش ویژه‌ای قائل است، بلکه خود نیز همواره حاضر است که در کمپین‌های محتوای تولیدی توسط کاربر (UGC) شرکت کند. این نوع از محتوا، به نسل زد ثابت می‌کند که برند قصد دارد با مشتری ارتباط بگیرد و به تجربه او بها می‌دهد.

9. ادبیات نسل زد را به طور فعالانه مطالعه کنید

اگر آگاهی خوبی نسبت به پرسونای مخاطب/مشتری خود دارید و می‌دانید که مشتریان و مخاطبان اصلی شما بین 20 تا 26 سال دارند، آشنایی با ادبیات نسل زد برای شما یک ضرورت است. ادبیات نسل زد، همه آن چیزهایی است که بر او تاثیر می‌گذارد، او بر آن تاثیر می‌گذارد و همه چیزهایی که نسل زد می‌تواند با آن احساس همذات‌پنداری کند. این ادبیات همواره تحت تاثیر اینترنت، دوستان و هم‌سن‌وسالان و اتفاقات زندگی در حال تغییر است. پس بهتر است اصطلاحات نسل زد را به صورت سالانه دنبال کنید، بفهمید که چرا تا این اندازه میم‌ها و ویدیوهای صادقانه با چاشنی طنز را دوست دارند و چگونه بین اجتماع خودشان، یکدیگر را پیدا می‌کنند.

10. نسل زدی‌ها را استخدام کنید!

حقیقت این است که کار کردن با افراد نسل زد، چالش‌های مخصوص خودش را دارد؛ اما اگر کارکنان یک برند، از جنس مشتریان آن باشند، بهترین راه‌حل‌ها، محتواها، خدمات و کالاها توسط برندتان تولید می‌شود. داشتن نسل زد در کنار برند، نه‌تنها شما را از بینش‌های خلاقانه و بیرون از چارچوب این نسل بهره‌مند می‌سازد، بلکه در وهله بعدی جواب این سوال را خیلی زودتر به شما می‌دهد که «آیا یک نسل زدی حاضر است از برند من استفاده کند؟»

تجربه شما با این نسل از چه جنس است و اگر خودتان از نسل زد هستید، چه توصیه‌هایی به برندها دارید؟

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/PIC0.png 772 1490 martech360 https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png martech3602023-05-26 06:54:302023-05-29 13:00:28ترفندهای بازاریابی برای نسل امروز
چگونه در استراتژی مارکتینگ روی نسل زد تمرکز کنیم؟
سفیر تپسی باشیم

مدیر تجربه مشتری «تپسی» در گفتگو با «مارتک» تشریح کرد
همه‌چیز درباره رویداد «سفیر تپسی باشیم»

۱۴۰۲-۰۳-۰۴/در تیترهای برتر محتوا, رویدادها, گفتگوها, مدیران/توسط martech360

مارتک: آخرین روز از اردیبهشت بود که صفحه لینکدین تپسی، خبر از رویدادی به نام «سفیر تپسی باشیم» داد. تپسی در این پست اشاره کرده بود که از 1 تا 7 خرداد امسال، مدیران و سرپرستان تپسی، به عنوان سفیران تپسی در خیابان‌ها حاضر می‌شوند. این رویداد البته جدید هم نبود؛ پیش از این، تپسی 3 بار دیگر هم در سال‌های گذشته این رویداد را برگزار کرده بود و مدیران بخش‌های مختلف تپسی را برای هدایت سفر و داشتن مسافر در قامت سفیر، گرد هم آورده بود.

اما سوال اینجاست که دقیقا رویداد «سفیر تپسی باشیم» چه اهمیتی برای گروه تپسی دارد، چرا چنین رویدادی طراحی شده است و آیا چنین اتفاقی ادامه‌دار خواهد بود؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال‌ها، به سراغ «نگار پورشعبان» رفتیم؛ مدیر تجربه مشتری تپسی که با ذوق و شوق از این رویداد برای مارتک 360 گفت.

واحد مدیریت تجربه مشتری؛ نماینده مشتری در سازمان

صحبت‌مان با نگار پورشعبان از همین سوالات کنجکاوانه و متعدد آغاز شد. وی با توضیح اینکه برای فهم اهمیت این رویداد، باید به سراغ مفاهیم اساسی‌تری رفت گفت: «ما در سازمان تپسی از روز ابتدایی‌مان، واحدی به نام مدیریت تجربه مشتری داشتیم که از ابتدا وظایف مشخصی برایش تعریف کردیم که مطابق با استانداردهای جهانی بود. پیش از هر چیزی باید بدانید که این واحد، یک واحد کاملا مستقل است، در هیچ تیمی نمی‌گنجد و در نهایت هم، مستقیما به مدیرعامل گزارش می‌دهد. وظیفه کلی این واحد این است که محافظ مشتری در سازمان باشد. این یعنی تمام تلاش این واحد این است که با استفاده از همه ظرفیت‌های سازمان، بهترین تجربه را برای مشتری رقم بزند.»

پورشعبان اشاره می‌کند که برای اینکه این واحد بتواند به‌خوبی در میان تیم‌های دیگر کار کند و هدفش را دنبال کند، نیاز است که چند کار انجام دهد:

«اول اینکه تیم مدیریت تجربه مشتری به صورت 360 درجه، یک نگاه هلی‌کوپتری به کل سازمان دارد و تمام تیم‌هایی را که به نوعی به تجربه مشتری وصل می‌شوند، تحت نظارت می‌گیرد. ببینید، وقتی که یک مشتری در مسیرش با یک برند آشنا می‌شود، تا زمانی که خدمت یا کالای آن برند را استفاده می‌کند و تا آن لحظه که این استفاده او، به نقطه پایان می‌رسد، درواقع در حال تجربه یک سفر با برند است. ما این طول زمانی را «سفر مشتری» صدا می‌زنیم. حالا، هرجایی در این مسیر که تماسی بین برند با مشتری وجود دارد، نقطه تماس (TouchPoint) نامیده می‌شود. پس اولین وظیفه یک واحد تجربه مشتری این است که تمام نقاط تماس با مشتری را بررسی می‌کند تا بتواند تا جایی که برایش ممکن است، بهترین عملکرد را در این نقاط تماس داشته باشد وگرنه، آن را اصلاح کند تا تجربه مشتری از برند بهبود پیدا کند. این کار، کار بسیار داده‌محوری است.

سفیر تپسی باشیم

دومین کار این واحد، این است که سعی می‌کند کانال ارتباطی بین مشتری و سازمان باشد. این یعنی تیم تجربه مشتری تحقیقات بازار را هدایت می‌کند، با مشتری‌ها مدام صحبت می‌کند، سعی در فهم نیازهای مشتری دارد و آن نیازها را به سازمان مخابره می‌کند. حالا مشتری در تپسی، هم سفیر است و هم مسافر. نکته این است که همه جواب‌ها، در داده نیست و مشتری هم برای تپسی صرفا یک عدد نیست. مشتری برای ما یک انسان است و دارای احساسات، نیازها و یک زندگی مجزا از ماست که ما بخشی از آن هستیم. این، همان بخش نیازسنجی و فهم و ارتباط با مشتری است.

سومین کار تیم تجربه مشتری تپسی که اتفاقا بیشترین ارتباط را به سوالات شما در خصوص رویداد تپسی دارد، چیزی است به نام customer obsession program یا همان چیزی که ما آن را «برنامه ارتباط نزدیک با مشتری» یا «برنامه درک مشتری» صدا می‌زنیم. نکته اساسی این مفهوم همین است که تیم مدیریت تجربه مشتری به موفقیت نزدیک نخواهد شد، مگر اینکه روح مشتری‌محوری در فرهنگ آن سازمان جریان پیدا کند و تمام کارکنان آن سازمان، خودشان را نماینده‌ای از تجربه مشتری بدانند. برای ما هم در تپسی، مدیریت تجربه مشتری یک تیم نیست، یک فرهنگ است. هیچ داده و آماری نمی‌تواند به اندازه وجود این فرهنگ کمک کند که مسائل و مشکلات مشتری در نسبت با برند ما، به نحو احسن فهمیده شود. وقتی این درک و همدلی از مشتری وجود داشته باشد، تازه همکاری و حل مشکل ممکن می‌شود. مشتری، یک زبان مشترک است بین تمامی تیم‌های سازمان.»

رویداد سفیر تپسی باشیم به مثابه یک برنامه «ارتباط نزدیک با مشتری»

پس از این توضیحات جامع از آنچه در یک تیم مدیریت تجربه مشتری می‌گذرد، پورشعبان از رویداد «سفیر تپسی باشیم» به عنوان یک برنامه ارتباط نزدیک با مشتری نام می‌برد: «با چنین توصیفاتی، ما در تپسی باور داریم که هر نقطه‌ای از تماس ما با مشتری که قابل لمس برای کارکنان است، کارکنان ما موظف هستند که آن را لمس کنند. مهم نیست کارکنان سازمان ما خودرو دارند یا نه، حتی اگر خودرو دارند، باید از اپ تپسی سفر بگیرند و تجربه مشتری را تجربه کنند. اگر امکانش را دارند، باید بتوانند به عنوان سفیر کار بکنند. ما برای دادن یک فیچر جدید هم، تمام نقاط تماس را به صورت داخلی تست و استفاده می‌کنیم و بعد آن را به صورت عمومی بیرون می‌دهیم.»

سفیر تپسی باشیم

پورشعبان اشاره می‌کند که رویداد سفیر تپسی باشیم حالا 4 فصل است که برگزار شده است و تپسی به طور کلی، هر فصل یک رویداد دارد؛ صرفا مدل رویدادها متفاوت از هم است: «ما هر سال آخر هر بهار، رویداد «سفیر تپسی باشیم» را داریم و امسال سال چهارم آن است. در این رویداد، کارکنان و مدیران تپسی، به عنوان سفیر واقعی و با هر دیوایسی که دارند، سفر قبول می‌کنند. در این مسیر حتی اگر سوالی هم برایشان پیش آمد، باید مثل یک سفیر واقعی، واقعا به پشتیبانی زنگ بزنند و سوال‌شان را بپرسند. برای ما مهم است که این تجربه حتما به صورت واقعی بیفتد. این منجر می‌شود که افراد زندگی یک سفیر را تجربه کنند، تجربه کار با اپلیکیشن را به صورت تمام‌وکمال به دست بیاورند و مشکلات آن را ببینند و با مسافران ارتباط نزدیک بگیرند. این یک تجربه همه‌جانبه و پویاست که به ما می‌گوید باید کجای اپ یا خدمت خود را تغییر دهیم.»

وی اشاره می‌کند که نتیجه این رویداد، این است طراحی محصول تپسی پس از نتایج دریافت‌شده توسط مدیرانی که سفیر شده‌اند، کلی تغییرات مختلف را تجربه می‌کند. همچنین پورشعبان، یکی از مزایای این رویداد را، پایین آوردن چشمگیر هزینه‌های سازمان عنوان می‌کند: «با این رویداد، ما دیگر هزینه آزمون و خطا نمی‌دهیم و افراد در فضای واقعی، در حال تجربه محصول هستند و به جای یک همفکری 6 ماهه برای رسیدن به یک راه‌حل، افراد در یک الی چهار هفته می‌توانند بنا به یک تجربه واقعی، برداشت‌های دقیق‌تری از محصول خود داشته باشند و راحت‌تر ایده‌پردازی کنند و مسائل را بفهمند.»

پورشعبان توضیح می‌دهد که شرکت در رویداد «سفیر تپسی باشیم» برای تمام مدیران، سرپرستان و اعضای تصمیم‌گیرنده در سازمان اجباری و جزوی از شرح شغلی است؛ اما نیروهای دیگر سازمان هم می‌توانند به صورت داوطلبانه در رویداد شرکت کنند. وی اشاره می‌کند که رویداد این بهار، تفاوتی با دیگر رویدادها داشت: «ما در همفکری‌هایمان به این نتیجه رسیدیم که یک قشری از افراد همیشه از این تجربه محروم می‌مانند و آن، قشری است که به هر دلیلی رانندگی نمی‌کنند، خودرو ندارند، گواهینامه ندارند یا به هر روی، نمی‌توانند در جایگاه سفیر قرار بگیرند. در این رویداد، بخشی به نام «همراه سفیر» اضافه کردیم که این گروه از افراد بتوانند یک روز کامل را در کنار یک سفیر بگذرانند و تجربه را حتی شده به صورت دست‌دوم، کسب کنند. اینکه سفیر و همراه سفیر در ماشین هستند به مسافر اطلاع داده می‌شود تا مشکلی پیش نیاید. البته این را هم بگویم که به هر حال، وقتی مسافر می‌داند که همراه سفیر فردی از درون سازمان است، ممکن است رفتارهایش دچار تغییراتی شود و تجربه آنچنان خالص نباشد، اما باز هم داشتن چنین بستری از نداشتنش به صورت کلی بسیار بهتر است. مسافر هم می‌تواند با این سازوکار موافق نباشد که ما در این صورت برای او سفیر جدید اعزام می‌کنیم که خدا را شکر، تا به حال این اتفاق نیفتاده است.»

پورشعبان اذعان دارد که چیزی حدود 180 نفر از کارکنان تپسی در این رویداد شرکت دارند و سفرهای این رویداد در همه شهرهای فعال تپسی در جریان است. پس از 7 روز رویداد، داده‌‌ها و تجربیات کسب‌شده افراد سازمان در این رویداد به پالایش و تحلیل گذاشته می‌شوند و تصمیمات آتی تپسی برای اپ و تجربه مشتری، بر اساس این نتایج گرفته می‌شوند. وی همچنین اشاره کرد که این رویدادها نه‌تنها ادامه‌دار خواهد بود، بلکه چشم‌انداز تپسی تبدیل شدن به نمونه اصلی تجربه مشتری در ایران است و این رویداد قرار است به اتفاق بسیار بزرگ‌تری تبدیل شود.

گوش دادن به مشتری، به معنای واقعی کلمه چراغ راه است

پورشعبان در گفت‌وگو با مارتک 360، تجربه شرکت در رویداد را به عنوان «همراه سفیر» در همین روز داشت. از او پرسیدیم چه نکات جالبی در این تجربه دیدید؟ و او پاسخ داد:

«من قبلا هم تجربه سفیر بودن را داشته‌ام اما این اولین تجربه همراه سفیر بودنم بود. برایم جالب بود که سفیر چقدر خوب از عملکرد اپ آگاه بود و چقدر خوب مشکلاتش را می‌شناخت. فکر کنید که من در کنار سفیری بودم که روزی 14 الی 15 ساعت سفر دارد. چیز شگفت‌آور در تعامل با سفیرها، میزان دقت آن‌ها در مشکل‌یابی است؛ فهم اینکه مشکل از کجاست و چه راهکاری دارد و اینکه چگونه مشکلی را که من نوعی پشت میزم با بررسی‌های زیاد نمی‌توانم به جوابش برسم، در ذهن سفیر جواب و راه‌حل مشخص دارد. این رویدادها و تجربیات واقعا این نکته را برای من بیش از هر زمانی پررنگ‌تر کرد که شما به عنوان کسب‌وکار، تنها چیزی که نیاز دارید این است که مشتری‌تان را بشنوید.»

نظرتان درباره این رویداد و برنامه تجربه مشتری تپسی چیست؟ برایتان پیش آمده که با مدیران و کارکنان تپسی به عنوان سفیر برخورد کنید؟

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/Tapsi.jpg 628 1200 martech360 https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png martech3602023-05-25 10:46:102023-05-25 11:09:56 مدیر تجربه مشتری «تپسی» در گفتگو با «مارتک» تشریح کرد
همه‌چیز درباره رویداد «سفیر تپسی باشیم»
آیا ChatGPT قاتل تخصص سئو خواهد بود؟

تهدید یا مزیت
آیا ChatGPT قاتل تخصص سئو خواهد بود؟

۱۴۰۲-۰۳-۰۲/در تیترهای برتر محتوا/توسط شقایق رسولی

مارتک: ChatGPT یکی از شگفتی‌های این روزهای دنیای تکنولوژی است. این ابزار جدید و جالب هوش مصنوعی، از آن پدیده‌هایی است که هر 5 تا 10 سال یک‌بار رخ می‌دهد؛ از آن‌ها که زمین بازی را عوض و بازیکنان را مجبور می‌کنند که خودشان را با قوانین جدید وفق دهند. ربات همه‌چیزدان ChatGPT همینطور در حال پیشرفت است و در حالی که دارد از سخت‌ترین امتحانات وکالت و ریاضی سربلند بیرون می‌آید، دلهره‌ای هم به دل متخصصان و فعالان حوزه‌های مختلف دنیای دیجیتال و تجارت الکترونیک انداخته است. یکی از این حوزه‌ها سئو است.

ربات ChatGPT از همان اولین روزهای معرفی‌اش توسط شرکت OpenAI، یعنی نوامبر سال 2022، نقل محفل شرکت‌های اینترنتی شد و کم‌کم، کاربران اینترنت هم آن را به زندگی روزمره خود راه دادند؛ اما چیزی نگذشته بود که قابلیت‌های ترسناک‌تر و پنهان این ربات برای همگان آشکار شد. کم‌کم هوش مصنوعی و ربات ChatGPT در حال انجام اموری از قبیل تولید محتوا، طراحی، ویرایش، مشاوره و تدریس دیده شد. ChatGPT از نقطه‌ای به بعد، یک آچار فرانسه شد که نه فقط در زندگی روزمره انسان‌ها حضور داشت، بلکه تخصص‌های کوچک و بزرگ وابسته به جهان اینترنت را تهدید می‌کرد. در جدیدترین کاربردهایی که متخصصان از ChatGPT یافته‌اند، مشخص شده است که این ربات در سئو هم استعداد درخشانی دارد. همین مسئله این سوال بزرگ به در ذهن متخصصان سئو آورده که «آیا ChatGPT می‌تواند سئوکاران را از کار بیکار کند؟»

آیا تخصص سئو نابود خواهد شد؟

در واقع و با توجه به توانایی‌های ChatGPT، باید به متخصصان سئو حق داد. متخصص سئو از این مسئله آگاه است که سئو کردن آن‌پیج و آف‌پیج تا چه اندازه فرآیند طولانی و مهمی است و چقدر جزئیات قابل توجهی دارد. وقتی یک ربات -چیزی که ساخته بشر و فاقد هوش انسانی است- می‌تواند با استفاده از هوش مصنوعی این تخصص جذاب اما نسبتا سخت را فرا بگیرد، بفهمد و پیاده کند، مشخصا یکی از منطقی‌ترین سوالات این است که آیا تخصص سئو به انحصار هوش مصنوعی در خواهد آمد؟

جواب کوتاه این سوال این است که خیر؛ ChatGPT نمی‌تواند تخصص مهم سئو را از بین ببرد و متخصصان این حوزه را از کار بیکار کند. اینکه درباره «سئو» صحبت می‌کنیم، نکته مهمی در رسیدن به چنین جوابی است؛ اصلا جواب طولانی‌تر به این سوال، از همینجا شروع می‌شود. سئو از آن حوزه‌های تخصصی پرچالشی است که در 15 الی 20 سال اخیر، دست‌اندازهای زیادی را در مسیر خود دیده و چالش‌های مختلفی را تجربه کرده است. الگوریتم گوگل و تغییراتی که در هر آپدیت با خود می‌آورد، تنها چالش سئو نبوده و نیست.

یکی از مهم‌ترین چالش‌های سال‌های اخیر، چگونگی پیش رفتن فرآیندهای سئویی در شبکه‌های اجتماعی همچون فیسبوک، اینستاگرام و توییتر بوده است؛ اینکه آیا باید برای این پلتفرم‌های پرمخاطب هم استراتژی‌های سئویی در نظر گرفت یا نه و قابل توجه است که هر شبکه اجتماعی، یک دنیای کاملا متفاوت با قوانین و سیاست‌های مخصوص خودش است. بعدتر، جست‌وجوی صوتی و دستیارهای هوشمند به فرآیند سرچ اضافه شدند، که باز هم متخصصان سئو را مجبور می‌کردند که راه چاره‌ای برای زنده ماندن سئو و دسترسی بهتر به ذهنیت کاربر هنگام جست‌وجو پیدا کنند. حالا جدیدترین چالش فعالین سئو، رسیدن به یک رویکرد درست در خصوص ChatGPT و تاثیر هوش مصنوعی بر این حوزه است.

اگر بخواهیم دقیق‌تر به آن اشاره کنیم، باید بگوییم که ChatGPT هم همچون جست‌وجوی صوتی و شبکه‌های اجتماعی مختلف، قوانین مخصوص به خودش را دارد و پیش نرفتن طبق این قوانین، می‌تواند آسیب‌هایی را برای این حوزه به بار بیاورد. اما آیا هوش مصنوعی می‌تواند جای نیروی انسانی را در تخصص سئو بگیرد؟ جواب قطعی و البته فعلا این است که خیر. هوش مصنوعی و ChatGPT نمی‌توانند با داده‌های مهندسی‌شده و خودکاری که همواره در حال به‌روزرسانی هستند، رقابت کنند و نیروی متخصص انسانی را کنار بزنند. دقت، ظرافت و تصمیم‌گیری‌های شهودی‌ که نیروی انسانی در به بار نشستن یک پروژه سئو به کار می‌بندد، نمی‌تواند به صورتی ایده‌آل روی یک ربات هوش مصنوعی پیاده‌سازی شود.

اما این بدان معناست که متخصصان سئو نمی‌توانند هیچ بهره‌ای از ChatGPT ببرند و باید به صورت کامل آن از وجود آن چشم‌پوشی کنند؟ نکته جالب اینجاست که این هم رویکرد کاملا غلطی است. با وجود همه دلایلی که مرور کردیم، کماکان نمی‌توان منکر پتانسیل‌های سرعت‌بخش ChatGPT شد و کنار گذاشتن آن به شکل کامل هم، یک تصمیم غیرحرفه‌ای و غیرمنطقی است. اگر جواب دقیقی بهبرای این سوال می‌خواهید که «آیا ChatGPT تخصص سئو را نابود خواهد کرد؟»، جواب این است:

هوش مصنوعی و ChatGPT نمی‌توانند سئو را به شکل کامل تصاحب کنند، اما متخصصان سئو بدون استفاده و بهره بردن از قابلیت‌های آن، از قافله تکنولوژی عقب می‌مانند. ChatGPT را نباید به عنوان رقیب متخصصان سئو دید، بلکه باید آن را ابزاری کلیدی و هوشمند به حساب آورد که یک سئوکار برای ارتقا کار خود به آن نیاز خواهد داشت. چالش‌های پیش پای سئو، مثل چالش در هر حوزه دیگری، هم می‌تواند تهدید باشد، و هم با شناختن بیشتر چالش، می‌تواند به یک نقطه قوت تبدیل شود.

مهم‌ترین کاربردهای ChatGPT برای متخصصان حرفه‌ای سئو

در حال حاضر، رویکرد اصلی متخصصان سئو جهان نسبت به ChatGPT یک رویکرد ابزاری است. آن‌ها از این ربات در جایی که نقش تسریع‌گر فرآیند را دارد استفاده می‌کنند و خود را در مسیر استراتژی‌های سئو به‌روز و چابک نگه می‌دارند. 5 مورد زیر، از جمله موارد بسیار مهمی هستند که ابزار ChatGPT را به یک ابزار کمکی جالب و مهم برای سئوکاران تبدیل می‌کنند:

تولید محتوا

تولید محتوا می‌تواند یک فرآیند طولانی و سخت برای یک متخصص سئو باشد؛ مخصوصا اگر فقط با رویکرد سئویی (و نه محتوایی) به دنبال خلق محتوا بروید. ChatGPT می‌تواند کمک‌حال بسیار خوبی برای شما باشد. البته مشخصا شما به عنوان تولیدکننده نهایی و اصلی محتوا، باید محتوای تولیدشده را بهینه‌سازی، شخصی‌سازی و ویرایش کنید، مخصوصا اگر محتوای وبلاگ را از ChatGPT خواسته‌اید. اما به صورت کلی، این ربات در تولید محتوایی مثل کپشن، ایمیل، توییت و کپی‌ها، شعارها و جملات تبلیغاتی بسیار ماهر است. صرفا باید به شکل مسئولانه و آگاهانه از این محتوا استفاده کنید.

تحقیق کلمه کلیدی و بهینه‌سازی و تحلیل آن

متخصصان سئو امروز، حتی اگر از ChatGPT برای تولید محتوا استفاده نکنند، توانایی‌های آن را در استراتژی محتوا به کار می‌بندند. ChatGPT در تحقیق کلمه کلیدی، یک دستیار تمام‌عیار است. برای اینکه قدرت این ابزار را در این امر ببینید، کافی است شرح دقیقی از آنچه می‌خواهید (مثلا چند کلمه کلیدی به آن بدهید و کلمات کلیدی مرتبط با آن‌ها را بخواهید یا شرحی از وبسایت خود بدهید و یک استراتژی کلمه کلیدی برای محتوای وبلاگ خود بخواهید.).

تدوین استراتژی محتوا

عملکرد ChatGPT در فرآیندهای پله‌به‌پله و دارای ساختار شگفت‌انگیز است؛ تدوین استراتژی محتوا هم یکی از این کارهاست. ChatGPT می‌تواند یک استراتژی بازاریابی محتوایی را با روش‌ها و گام‌های اساسی و سطح بالا به شما ارائه دهد که برای یک موضوع یا زمینه خاص طراحی شده است.

ایجاد فهم بهتر از هدف جست‌وجو

یکی از مهارت‌های مهم متخصص سئو، فهم هدف کاربر از جست‌وجوی یک Query (کلمه ورودی خاصی که مخاطب سرچ می‌کند) است. متخصصان سئو روز جهان از ChatGPT استفاده می‌کنند تا درک بهتری از ذهن مخاطب و چگونگی کارکرد آن داشته باشند تا بفهمند چگونه باید زیرساخت‌های سئو را به‌روزرسانی کنند.

پیشنهاد تیترها و سرتیترهای سئوشده

تیترها یکی از مهم‌ترین بخش هر محتوا هستند که حتی کاربلدترین تولیدکنندگان محتوا هم با نوشتن آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند. امروزه متخصصان سئو برای گرفتن بهترین رتبه‌بندی در گوگل، از ChatGPT کمک می‌گیرند تا تیترهای مهندسی‌شده و سئوشده‌ای برای محتواهای خود داشته باشند.

سئو و ChatGPT در ایران

ربات ChatGPT فعلا تهدیدی برای جامعه جهانی متخصصان سئو نیست، اما این «فعلا» برای متخصصان ایرانی حوزه سئو، حتی پررنگ‌تر هم هست. ChatGPT به عنوان یک ربات هوش مصنوعی در زبان‌های مختلفی به کاربران جهان ارائه شده و فارسی نیز یکی از این زبان‌هاست، اما مسئله این است که پایگاه داده زبانی این ربات، هنوز در زبان فارسی آنقدر قوی نیست که بتواند به شکل 100 درصد دستیار-ابزار کمکی- متخصصان سئو باشد. البته این به معنای آن نیست که آن‌ها به طور کلی نمی‌توانند استفاده خاصی از ChatGPT بکنند، اما اگر مشکلات دسترسی کاربران ایرانی به این ربات را هم در نظر بگیریم، می‌توانیم بگوییم که اوضاع برای متخصصان ایرانی سئو در خصوص ChatGPT کمی متفاوت است و استفاده آن‌ها در مواردی که گفته شد، می‌تواند به شکل محدودتر و با نظارت بیشتری شکل بگیرد.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/chatgpt-1-scaled-1.jpg 1707 2560 شقایق رسولی https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png شقایق رسولی2023-05-23 05:05:272023-05-23 05:05:27تهدید یا مزیت
آیا ChatGPT قاتل تخصص سئو خواهد بود؟
«سیب‌اپ» از هویت بصری جدید خود رونمایی کرد

در مسیر یکپارچه‌سازی و مدرن شدن
«سیب‌اپ» از هویت بصری جدید خود رونمایی کرد

۱۴۰۲-۰۳-۰۱/در تیترهای برتر محتوا/توسط شقایق رسولی

مارتک: اپ‌استور ایرانی «سیب‌اپ» که ارایه‌دهنده اپلیکیشن‌های مبتنی بر iOS است، از لوگوی جدید خود رونمایی کرد. این ظاهر تازه در راستای همسو شدن بیشتر با سیستم عامل iOS و مدرن‌تر شدن طراحی شده است و با مینیمالیستی‌تر شدن، سعی دارد با جریان این روزهای دنیای لوگوتایپ‌ها بیشتر همراه شود.

لوگوی پیشین سیب‌اپ یک سیب 5تکه‌ای درون مربعی آبی بود و حالا در طراحی جدید لوگو، این 5 تکه به 2 تکه با پیش‌زمینه آبی پررنگ‌تر تبدیل شده است. این لوگوی جدید، شباهت فرمی بیشتری به فرم‌های بصری آیکون‌های آیفون دارد. قابل توجه است که در کنار لوگو، لوگوتایپ سیب‌اپ هم تغییر داده شده است.

سیب‌اپ که در حال حاضر نزدیک به 8 سال است که در اکوسیستم استارتاپی و حوزه اپلیکیشن‌های سیستم عامل iOS فعالیت دارد، با ایجاد یک دگردیسی فکرشده، تلاش می‌کند به روح گوشی‌ها پرطرفدار آیفون نزدیک‌تر شود. این لوگو با وجود مینیمالیستی‌تر شدن، تلاش دارد از جامعیت این اپ برای مخاطبان بگوید و فضای خلوت لوگو می‌تواند اثباتی بر این نکته باشد.

سیب‌اپ یکی از اپ‌استورهای ایرانی است که از زمان پیشا تحریم و پس از آن، به کاربران سیستم عامل iOS در ایران خدمات داده، با وجود تحریم‌ها، راه‌حل‌هایی را برای تسهیل دسترسی کاربران به اپ‌های گوشی‌های اپل ارائه داده است. تغییر هویت بصری یک فرآیند پرریسک و نیازمند برنامه‌ریزی طولانی‌مدت است که سیب‌اپ آن را انتخاب کرده؛ چه بسا که این لوگوی نونوارشده حکایتی از سال‌های خدمت‌رسانی سیب‌اپ در مارکت پرپیچ‌وخم اپ‌های iOS باشد. 

 «حمید کوچک‌زاده» مدیر تجاری اپ‌استور سیب‌اپ در خصوص این هویت بصری جدید به رسانه‌ها گفته است: «یکپارچگی iOS و طراحی سیستم عامل iOS و گوشی‌های آیفون برای ما و کاربران این سیستم عامل اهمیت زیادی دارد، از همین رو تصمیم گرفتیم با توجه به نوع طراحی آیکون‌های iOS، لوگوی سیب‌اپ را تغییر دهیم و از طرفی، با توجه به قدمت فعالیت سیب‌اپ، به نظر می‌رسید لوگو باید به‌روزرسانی شود تا با زبان طراحی روز دنیا هماهنگ‌ باشد.»

کوچک‌زاده یکی دیگر از نکات درنظرگرفته‌شده برای این تغییر را، «جامعیت» و «دربرگیرندگی» سیب‌اپ عنوان می‌کند و اشاره دارد که برای سیب‌اپ رساندن این نکات در لوگو هم به مسئله مهمی تبدیل شد که تلاش کردند آن را اجرایی کنند. کوچک‌زاده از فضای خالی موجود در لوگوی جدید به عنوان عنصر یکپارچه‌ساز سیب‌اپ با آیکون‌های اورجینال iOS یاد می‌کند.

لوگوی تازه سیب‌اپ که حالا شامل 2 جزء نمایانگر «سیب اپل»، یکی بدنه سیب و دیگری برگ آن است، تلاش می‌کند با نزدیک‌سازی هرچه بیشتر لوگو و لوگوتایپ به کمپانی اپل، شادابی و چابکی این استارت‌آپ را در هویت بصری پیاده کند و در راستای این شباهت، یکپارچه‌سازی بیشتری با محصولات و اپ‌ها سیستم عامل iOS داشته باشد.

 

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/Screen-Shot-2023-05-22-at-5.47.16-PM.png 710 1176 شقایق رسولی https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png شقایق رسولی2023-05-22 14:23:002023-05-22 15:30:27در مسیر یکپارچه‌سازی و مدرن شدن
«سیب‌اپ» از هویت بصری جدید خود رونمایی کرد

تحلیل داده‌های کاربران «تکنولایف» نشان داد
اصفهانی‌ها خریدار موبایل‌های گران‌قیمت

۱۴۰۲-۰۲-۲۹/در تیترهای برتر محتوا, روندها/توسط neda

مارتک: نتایج یک بررسی آماری از بازار موبایل کشور نشان می‌دهد که مردم اصفهان گران‌ترین گوشی‌های موبایل را می‌خرند. شهرهای اهواز، شیراز، کرج و اردبیل، پس از اصفهان پنج شهری هستند که در سال 1401 گران‌ترین موبایل‌های موجود را خریداری کرده‌اند.

طبق آنچه تکنولایف (یکی از فروشگاه‌های تخصصی کالای دیجیتال) از تحلیل داده‌های کاربران در سال 1401 بدست آورده است، کاربران این پنج شهر درمیان هزار شهری که در سال 1401 برای خرید به فروشگاه اینترنتی تکنولایف مراجعه کرده‌اند بیشتر از سایر شهرها به گوشی‌های موبایل پرچم‌دار و میان رده علاقمند بوده‌اند. بر اساس این گزارش متوسط قیمت گوشی‌های موبایلی که مردم تهران در زمستان 1401 خریداری کرده‌اند حدود 9 میلیون تومان بوده است. این در حالی است که شهرهای اصفهان، اهواز، شیراز، کرج و اردبیل به ترتیب موبایل‌های گران‌تری با متوسط قیمت 11 میلیون تومان را خریداری کرده‌اند. طبق این گزارش، گوشی‌های آیفون که  یکی از گران‌ترین گوشی‌های موجود در بازار به شمار می‌آید، در شهرهای تهران، اصفهان، مشهد، شیراز و کرج بیش از دیگر شهرها خریداری شده است.

آخرین آمارهایی که  GSMA Intelligence در سال 2023 اعلام کرد نشان می‌دهد که 126.9 میلیون دستگاه گوشی موبایل در ایران فعال است. این عدد نسبت به سال گذشته سه میلیون دستگاه (حدود 2.5 درصد) افزایش داشته است. از سال 2018 تا به حال میزان گرایش کابران ایرانی به گوشی‌های هوشمند به شدت افزایش یافته و جای گوشی‌های دکمه‌ای (فیچر‌فون‌ها) را گرفته‌اند. سهم فروش گوشی‌های هوشمند نسبت به گوشی‌های دکمه‌ای در تکنولایف نیز تقریبا 80 به 20 است؛ اما نکته جالبی که در آمارهای این فروشگاه تخصصی منتشر شده و قابل توجه است، فروش بالای گوشی‌های فیچر در برخی از شهرهای ایران است. طبق این گزارش 11 درصد از گوشی‌های تهران،  50درصد از گوشی‌های زاهدان، 54درصد از گوشی‌های سردشت، 45درصد از گوشی‌های سراوان، 45 درصد از گوشی‌های جاسک، 30درصد از گوشی‌های ملایر ، 39درصد از گوشی‌های چابهار و 58درصد ازگوشی‌های قشم  که از طریق این پلتفرم سفارش داده شده‌اند، جزو گوشی‌های فیچر یا دکمه‌ای هستند. محبوب ترین گوشی فیچر، گوشی نوکیا مدل 105 و 106 است که به یکی از اقتصادی‌ترین گوشی‌های بازار هم معروف است. آیفون 13نیز به‌عنوان یکی از پرطرفدارترین گوشی‌‌های هوشمند در بازار ایران، بیشتر توسط کاربرانی از شهرهای تهران، اصفهان، مشهد، شیراز، کرج، اهواز، و یزد خریداری شده‌ است.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/45336-88218-13-and-13-mini-xl.jpg 720 1280 neda https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png neda2023-05-19 13:01:212023-05-19 13:01:21تحلیل داده‌های کاربران «تکنولایف» نشان داد
اصفهانی‌ها خریدار موبایل‌های گران‌قیمت

شرکت کامپالس معرفی کرد
نسل جدید پلتفرم‌های ارایه‌دهنده ابزارهای مارکتینگ

۱۴۰۲-۰۲-۲۴/در ابزارها, اخبار, تیترهای برتر محتوا/توسط neda

مارتک: شرکت کامپالس (Compulse) که در زمینه فناوری بازاریابی و ارائه خدمات به شرکت‌ها و آژانس‌های رسانه‌ای فعالیت می‌کند، به تازگی پلتفرمی را راه‌اندازی کرده است که در واقع نسل جدیدی از ابزارهای مارکتینگ را در اختیار مشتریان قرار می‌دهد. این پلتفرم که با نام Compulse Performance TV معرفی شده است، از روشی هوشمندانه و منحصر به‌فرد برای خرید، مدیریت، بهینه‌سازی و اجرای کمپین‌های تبلیغاتی بهره می‌گیرد.

بر اساس گزارش یاهو فایننس، پلتفرم Compulse Performance TV دسترسی به موجودی ناشران محتوای چندرسانه‌ای (OTT) را فراهم می‌کند و به تبلیغ‌کنندگان این امکان را می‌دهد تا عملکرد کمپین‌های خود را به دقت دنبال کنند و آنها را به طور مستقیم به نتایجی مرتبط می‌کند که برای‌شان مهم است. این پلتفرم با مجهز بودن به ابزارهایی سریع، تبلیغ‌کنندگان را قادر می‌سازد که کمپین‌های اختصاصی خودشان طراحی کنند و بر عملکرد خود برای بهینه‌سازی KPIهای خاص نظارت کنند.

در حالی که اکثر راه‌حل‌های ارجاع CTV از معیارهای اساسی مانند نمایش‌های ارائه شده پشتیبانی می‌کنند، Compulse Performance TV جزئیات بسیار بیشتری را مورد بررسی قرار می‌دهد تا به آژانس‌ها، شرکت‌های رسانه‌ای و تبلیغ‌کنندگان اجازه تجزیه و تحلیل و بهینه‌سازی هزینه‌های تبلیغاتی خود از جمله پرداخت‌ها، درآمد، و روش بازگشت هزینه تبلیغات را بدهد. پلتفرم Performance TV طراحی ساده‌ای دارد و برای تبلیغ‌کنندگان با یک فرآیند چهار مرحله‌ای به راحتی قابل پیمایش است: اهداف خود را تعریف کنید، موجودی خود را انتخاب کنید، هدف خود برای ردیابی و تحلیل را انتخاب کنید، و نتایج بدست آمده را اندازه‌گیری کنید.

پلتفرم Performance TV از داده‌ها برای بهینه‌سازی عملکرد کمپین در زمان واقعی برای ناشران و کاربران استفاده می‌کند. این ابزار نه تنها میزان بازدیدها از کمپین شما را گزارش می‌دهد، بلکه عملکرد کاربران و اقداماتی را که در طی کمپین هم انجام می‌دهند، رصد و تحلیل می‌کند.

مارتین کریستیزر مدیرعامل Compulse گفته که از این دستاورد بسیار هیجان‌زده است و چرا که این شرکت موفق به راه‌اندازی سخت‌ترین نرم‌افزار در بستر تلویزیون شده است. او تاکید کرد که با پیشرفت‌های رخ داده در هدف‌یابی داده‌ها و اندازه‌گیری آنان، بازاریاب‌ها می‌توانند به طور ملموس و مستقیم تاثیرات یک تبلیغ را رصد کنند.

کامپالس یک شرکت فناوری بازاریابی و خدمات مدیریت شده است که مشتریان آن رسانه‌ها و آژانس‌های محلی هستند. این پلتفرم عملکردهای مختلف یک روند بازاریابی همچون مدیریت سفارش، انجام و تجزیه و تحلیل را در یک راه‌حل تلفیقی که برای آسان‌تر و سودآورتر کردن تبلیغات دیجیتال طراحی شده است، ترکیب می‌کند.  این پلتفرم از ادغام بیش از صد API با راه‌حل‌های پیشرو مارتک برای ساده‌سازی عملیات تبلیغاتی از پیشنهاد تا اجرا استفاده می‌کند. تیم Compulse با داشتن دفاتر ایالات متحده در بالتیمور، دنور، سیاتل، شیکاگو، نیویورک و سانفرانسیسکو و یک دفتر بین‌المللی در دهلی، امیدوار است که بازاریابان بیشتری را به استفاده از این ابزار جدید ترغیب کند.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/Compulse.jpg 1080 1920 neda https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png neda2023-05-14 11:07:082023-05-14 11:07:08شرکت کامپالس معرفی کرد
نسل جدید پلتفرم‌های ارایه‌دهنده ابزارهای مارکتینگ
گزارش سال ۱۴۰۰ تیپاکس

جابه‌جایی ۱۹ میلیون بسته در یک سال
گزارش سال ۱۴۰۰ شرکت تیپاکس منتشر شد

۱۴۰۲-۰۲-۱۷/در تیترهای برتر محتوا, دیگر رسانه‌ها/توسط شقایق رسولی

شرکت پستی تیپاکس گزارش سال ۱۴۰۰ خود را منتشر کرد. طبق این گزارش٬ تیپاکس در سال گذشته موفق شده ۱۹ میلیون بسته پستی را جابه‌جا کند و تعداد کاربران خود را به ۸ میلیون نفر برساند.

شـرکت تیپاکـس، اعلام می‌کند بیـش از ۵۴۵۰ نفـر نیـروی انسـانی دارد و در سال ۱۴۰۰ موفق بـه ثبـت رکـورد جابجایـی ۱۵۰ هـزار بسـته در یـک روز شـده است.

براساس اعلام تیپاکس تعداد کل مشتریان تیپاکس در سال ۱۴۰۰ به ۸ میلیون و ۹۱۶ هزارو ۷۱۱ نفر رسیده است. این میزان نسبت به سال گذشته رشد ۶۹ درصدی داشته است. تیپاکس پیش‌بینی کرده که تعداد مشتریانش در سال ۱۴۰۱ به رقم ۱۲ میلیون نفر کاربر رسیده باشد.

تعداد کل پاکت‌ها و بسته‌های جابه‌جا شده نیز برابر ۱۹ میلیون و ۵۴۲ هزار و ۹۱۳ بسته بوده است. تعداد کل ناوگان لجستیک این شرکت هم ۳ هزار و ۲۱۸ و تعداد کل نمایندگی‌های آن نیز به ۸۱۳ رسیده است.

تعداد مشتریانی که با تیپاکس بسته ارسال کرده‌اند با رشد ۳۴ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹ به ۲ میلیون و ۴۷ هزار و ۸۵۸ نفر رسیده و تعداد مشتریانی که از تیپاکس بسته دریافت کرده‌اند نیز با ۵۱ درصد رشد به عدد ۶ میلیون و ۸۶۸ هزار و ۸۵۳ نفر رسیده است.

در این گزارش به مشتریان قراردادی تیپاکس هم اشاره و گفته شه که این مشتریان سازمان یا کسب‌وکارهایی هستند که به خاطر حجم بالای ارسال بسته‌های خود و برخورداری از شرایط ویژه، نسبت به عقد قرارداد اقدام می‌کنند. مشتریان قراردادی تیپاکس نیز طبق این گزارش از رقم هزار و ۸۳۵ مشتری در سال ۱۳۹۹ با ۳۰۰ درصد رشد در سال ۱۴۰۰ به ۵ هزار و ۵۰۴ مشتری رسیده است.

بخش دیگر این گزارش به تعداد تماس‌های تلفنی مشتریان با تیپاکس اختصاص پیدا کرده است. طبق این گزارش ۱۰۰ نفر در واحد پشتیبانی مشتریان در سال ۱۴۰۰ فعالیت کرده‌اند که به ۴ میلیون و ۴۰۰ تماس ورودی این شرکت پاسخ داده‌اند.

تیپاکس اعلام کرده که میزان رضایت مشتریان در اسفند ۱۴۰۰ از خدمات دریافت شه از پشتیبانی مشتریان این شرکت ۹۰ درصد بوده است.

تیپاکس همچنین اعلام کرده است که از هر هزار بسته ارسالی در سال ۱۳۹۹ ، ۹ مورد با ثبت شکایت همراه بوده‌اند که این میزان در سال ۱۴۰۰ به ۶ مورد کاهش یافته است.

توسعه نمایندگان در شهر‌های کوچک

تیپاکس در بخش دیگری از این گزارش به توسعه نمایندگان خود اشاره کرده است. طبق این گزارش این شرت در ۳۱ استان و شهرهایی با جمعیت ۳ هزار نفری نیز حضور دارد.

گسترده‌ترین پوشش تیپاکس در استان‌های اصفهان، فارس و گیلان بوده و کم‌جمعیت‌ترین شهری که تیپاکس در آن نمایندگی افتتاح کرده نیز شهرهای علاو مرودشت، لیسار و بنجار بوده است. تیپاکس می‌گوید در سال ۱۴۰۰، نمایندگی بازار پاچنار بیشترین ارسال بسته را در بین نمایندگی‌های این شرکت داشته است. براساس اعلام تیپاکس کل ناوگان لجستیک این شرکت برابر ۳ هزار ۲۱۸ است که از این میان هزار و ۱۵۲ ناوگان بین‌شهری و ۲ هزار ۶۶ ناوگان درون شهری است.

تیپاکس اداعا می‌کند که سعی کرده با کمک تکنولوژی‌های روز صنعت لجستیک نوآوری‌های لازم را در شرکت خود پیاده‌سازی کند. این شرکت در توضیح عملکرد سامانه مای تیپاکس خود که در واقع اپ این شرکت است گفته که در سال ۱۴۰۰ بیش از ۴۶۴ هزار نصب داشته که نصبت به سال ۱۳۹۹، ۵۰ درصد رشد داشته است.

مای‌تیپاکس ۱۳۹۸ فعالیت خود را در استان تهران آغاز کرد و تا پایان این سال ۲۰ استان دیگر نیز به دایره خدمات‌رسانی آن اضافه شدند. مای‌تیپاکس درگاهی برای ثبت سفارشات به صورت آنلاین است و کاربران از این طریق قادر خواهند بود بسته را جلوی در منزل خود تحویل بدهند یا تحویل بگیرند.

منبع: کارنگ

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/tipox-02-02-14-1.jpg 1000 1600 شقایق رسولی https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png شقایق رسولی2023-05-07 08:35:112023-05-07 08:35:55جابه‌جایی ۱۹ میلیون بسته در یک سال
گزارش سال ۱۴۰۰ شرکت تیپاکس منتشر شد
صفحه 9 از 15«‹7891011›»

نوشته‌های تازه

  • آزاردهنده‌ترین انواع تبلیغات آنلاین ۱۴۰۲-۱۱-۲۴
  • کسب و کارهای  کوچک نگران قوانین جدید تبلیغات دیجیتال ۱۴۰۲-۱۱-۱۴
  • بهترین و بدترین تبلیغات سال ۲۰۲۳ ۱۴۰۲-۱۰-۲۷
  • راوی؛ گوینده هوشمند فیدیبو ۱۴۰۲-۱۰-۲۵
  • ما خالی نبستیم! ۱۴۰۲-۱۰-۲۴
  • جاجیگا سهام خود را از «حرکت اول» پس گرفت ۱۴۰۲-۱۰-۲۳
  • اسنپ سقف باگ‌بانتی زیرمجموعه‌های خود را نیز افزایش داد ۱۴۰۲-۱۰-۲۳
  • امکان احراز هویت تصویری به دیوار اضافه شد ۱۴۰۲-۱۰-۲۰
  • «باهمتا» به ایستگاه آخر رسید ۱۴۰۲-۱۰-۲۰
  • «کنار دیوار»؛ بستری برای افزودن اطلاعات و خدمات ۱۴۰۲-۱۰-۱۹
  • حدس ما درباره اَبَر پلتفرم امسال چیست؟ ۱۴۰۲-۱۰-۱۹
  • بهتر است نام برند به زبان رسمی کشورش باشد ۱۴۰۲-۱۰-۱۸
  • «آچاره» به دنبال ارائه آنلاین خدمات تخصصی ساختمان ۱۴۰۲-۱۰-۱۷
  • سفرهای درمانی رایگان برای کودکان مناطق کمتر برخوردار ۱۴۰۲-۱۰-۱۷
  • هدیه ویژه برای مشتریان جدید! ۹۰۰ دلار تبلیغ رایگان در گوگل ادز ۱۴۰۲-۱۰-۱۷
مارتک ۳۶۰ آیینه‌ای است از آنچه در جهان مارکتینگ تکنولوژی می‌گذرد؛ نگاهی عمیق به ابزارها، روندها و رویدادهای این عرصه در ایران و جهان

درشبکه‌های اجتماعی، همراه مارتک360 باشید

© 1401 – استفاده از مطالب مارتک 360 با ذکر منبع و نام نویسنده بلا مانع است‫.

رفتن به بالا