بارگذاری
  • Twitter
  • Instagram
  • LinkedIn
  • Telegram
info@mrtech360.ir
مارتک 360
  • خانه
  • اخبار
  • رویدادها
  • ابزارها
  • روندها
  • مدیران
  • جستجو
  • منو منو

آرین اوهانیان، برندپرداز و مدیر دیزاین
بهتر است نام برند به زبان رسمی کشورش باشد

۱۴۰۲-۱۰-۱۸/در یادداشت ها/توسط neda

اخیرا وزیر کشور گفته است که واژه «فود» در نام برند اسنپ‌فود باید تغییر کند، چون به زبان انگلیسی است. هر چند استاندارد و قانون مشخصی در این مورد وجود ندارد، اما قاعده کلی آن است که نام یک برند بر اساس بازار هدف آن انتخاب شود. بنابراین وقتی محدوده فعالیت یک برند در ایران است، بهترین حالت آن است که برای نام خود از زبان رسمی کشور، یعنی فارسی، استفاده کند؛ مگر اینکه حوزه فعالیت آن در کشورهای دیگر و بازارهای جهانی هم باشد.

با این همه در کشور ما نام برندهای بسیاری به زبان انگلیسی انتخاب می‌شوند. دلیل آن از یک طرف خوش‌آوا و ساده بودن این زبان است و از طرف دیگر تنوع زیاد فونت‌های انگلیسی. در اغلب موارد برای انتخاب معادل یک کلمه انگلیسی ناچار می‌شویم به جای یک کلمه، یک عبارت را جایگزین کنیم که با اصل کوتاه بودن نام برند در تضاد است.

درست به همین خاطر هم هست که برای نام یک برند اصلا نباید به سراغ ترجمه برویم. نام فارسی و انگلیسی یک برند باید یکی باشند. به طور کلی برندهایی که برنامه فعالیت در بازارهای خارجی را هم دارند، در صورت داشتن کارت بازرگانی، امکان ثبت لوگو یا نشان نوشتاری خود به زبان انگلیسی را هم خواهند داشت.

هر چند نمی‌دانیم اسنپ‌فود چه تصمیمی خواهد گرفت، اما فکر می‌کنم اگر در نهایت قرار بر تغییری هم باشد، برای این شرکت ریسک بزرگی نخواهد بود. اگرچه این برند سال‌هاست با این نام فعالیت کرده و شناخته شده است، اما از آنجایی که بزرگ‌ترین بازیگر بازار عرضه آنلاین غذاست و بیشترین سهم این بازار را در اختیار دارد، می‌تواند با ضرر کمتری این تغییر را انجام بدهد.

در واقع اگر اسنپ‌فود ناچار به تغییری شود، ممکن است در بحث اینترنال برندینگ و هویت اجتماعی برند خود در میان مردم کمی دچار مشکل شود، اما به خاطر مزیتِ داشتن سوپر اپلیکیشن شناخته‌شده و محبوب اسنپ در پشت خود می‌تواند از این گذر تغییر به سلامت عبور کند. این مزیت حتی در صورتی که تمام زیرمجموعه‌های اسنپ هم ناچار به تغییر نام خود شوند، همچنان موثر و مفید خواهد بود.

به نظر من اسنپ‌فود با بهره‌گیری از کمپین‌های قدرتمند و موثر روابط عمومی و استراتژی‌های بازاریابی برنامه‌ریزی شده و دقیق می‌تواند تغییر بکند. این کار می‌تواند فرصت خوبی برای ایجاد تغییرات گسترده‌تر در این شرکت هم باشد.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2024/01/ghnv.jpg 565 661 neda https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png neda2024-01-08 12:08:372024-01-08 12:15:15آرین اوهانیان، برندپرداز و مدیر دیزاین
بهتر است نام برند به زبان رسمی کشورش باشد

مهرشاد تیموری، مدیرعامل بقراط
مشکلات اینترنتی؛ بزرگترین چالش کاربران حوزه سلامت دیجیتال

۱۴۰۲-۱۰-۱۱/در یادداشت ها/توسط neda

در سال 98 همزمان با پاندمی کرونا سلامت دیجیتال در دنیا و ایران با اقبال بیشتری مواجه شد و از طرفی اجرایی شدن طرح نسخه الکترونیک باعث شد تا پلتفرم‌های سلامت راحت‌تر به موفقیت فعلی خود دست پیدا کنند. این روزها شاید یکی از دیدگاه‌ها در خصوص سلامت دیجیتال این باشد که این حوزه آنطور که باید و شاید دیگر همانند دوسال اوج کرونا مورد اقبال کاربران نیست؛ اما واقعیت این است که سلامت دیجیتال هنوز هم در دنیا و ایران حوزه‌ای نوظهور به حساب می‎آید.

البته نباید این نکته را هم نادیده بگیریم که هنوز هم درصد قابل‌توجهی از فرآیندهای حوزه سلامت به صورت سنتی پیش می‌روند؛ فرآیندهایی مثل پرونده پزشکی و…که اگر به صورت آنلاین پیش بروند، قطعا با صرف کمترین زمان ممکن، راحت‌تر، قابل دسترسی‌تر خواهند بود. اما واقعیت غیر قابل انکار این است که  درایران تنها گام‌ها برای رشد سلامت دیجیتال از سمت پلتفرم‌های خصوصی برداشته می‌شود. در حالی که رشد جدی این حوزه، علاوه بر تلاش پلتفرم‌های خصوصی، نیازمند یک تلاش بزرگ در فاز ملی است.

واقعیت این است که ما به عنوان یک پلتفرم، بارها شاهد چالش‌های متفاوت کاربران در راستای استفاده از خدمات سلامت دیجیتال بوده‎ایم. چالش‌هایی که دلیل اصلی آن به همان عدم تلاش در فاز ملی باز می‌گردد و بزرگترین و مهم‌ترین نکته‌اش نیز کیفیت پایین و مشکلات متفاوت اینترنت است.

جای دوری نرویم؛ در همین موضوع نسخه‌نویسی که در سال 1400 با ضرب‌العجل تعیین شده به صورت آنلاین فعال شد، هنوز هم با گذشت سه سال مردم با چالش‌های زیادی روبه‌روهستند.

نسخه‌ها از طریق سامانه‌ها در پارامترهای مختلف، چه دارویی، چه پاراکلینیکی، در سامانه ثبت می‌شوند، اما بیمار در مراجعه به داروخانه یا مرکز پاراکلینیکی با این پاسخ مواجه می‌شود: «نسخه‌ای برای شما ثبت نشده است». در این بین بیمار با پزشک تماس می‌گیرد و پزشک نیز مجبور به تماس با پلتفرم‌های ثبت نسخ مثل بقراط می‌شود. در بررسی‌ها مشخص می‌شود که نسخه ثبت شده و در سیستم قابل مشاهده است و مشکل اصلی احتمالا به سیستم نسخه‌پیچی داخل مرکز درمان بازمی‌گردد. اما در این میان از طرفی بیمار و از طرفی پزشک با چالش روبه شده‌اند و در نهایت زمان زیادی از طرفین و حتی افرادی که در پلتفرم‌های آنلاین کار می‌کنند نیز تلف شده است.

چالش‌های کاربران در مشاوره‌های آنلاین تصویری نیز یکی دیگر از مشکلات اصلی کاربران حوزه سلامت آنلاین است. در مشاوره‌های تلفنی به مراتب بیمار و پزشک چالش کمتری دارند. اما در مشاوره‌های تصویری، در ارتباط میان پزشک و بیمار احتمالا پزشک نیاز به مشاهده یک سری آیتم و موارد دارد، اما کیفیت پایین تصویر، کیفیت صدا و حتی سرعت پایین اینترنت باعث می‌شود که نتواند ارتباط مناسبی برقرار کنند و همین زمینه نارضایتی بیمار را به وجود می‎آورد. این اتفاق همچنین باعث می‌شود که بیمار حتی گاها قید مشاوره آنلاین را زده و مراجعه حضوری را به آنلاین ترجیح بدهد.

در همین راستا، بر اساس نظرسنجی‌هایی که ما در پایان مشاوره‌های آنلاین از کاربران در بقراط انجام می‌دهیم، درصد رضایت کاربران همیشه در مشاوره تصویری در رابطه با کیفیت صدا و تصویر پایین است که دلیل اصلی آن به پایین بودن کیفیت اینترنت کشور بازمی‌گردد.

واقعیت این است که مشکلاتی جدی در رابطه با کیفیت اینترنت در داخل کشور داریم که این مشکلات می‌توانند ریسک از بین رفتن تمام تلاش‌های پلتفرم‌ها را در پی داشته باشند. مشکلات اینترنتی به خصوص در حوزه سلامت آنلاین که با سلامتی و جان افراد ارتباط مستقیم دارد، به هیچ وجه توجیه‌پذیر نیستند؛ به همین دلیل هر لحظه و هر آن، این ریسک وجود دارد که افراد به دلیل مشکلات اینترنتی قید استفاده از خدمات سلامت آنلاین را بزنند و به روال سنتی سابق بازگردند؛ روالی زمان‌بر، هزینه‌بر و البته در حال منسوخ شدن در دنیا.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2024/01/IMG_20231227_171144_511-780x470-1.jpg 470 780 neda https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png neda2024-01-01 14:27:352024-01-01 14:47:04مهرشاد تیموری، مدیرعامل بقراط
مشکلات اینترنتی؛ بزرگترین چالش کاربران حوزه سلامت دیجیتال

شهرام شریف، روزنامه‌نگار تکنولوژی
چرا شرکت‌ها مسئولیت اجتماعی ندارند؟

۱۴۰۲-۰۷-۱۸/در یادداشت ها/توسط neda

«برای شرکت‌ها تنها یک مسئولیت اجتماعی وجود دارد و آن حداکثرسازی سود برای سهامداران است. دخالت شرکت‌ها در امور اجتماعی می‌تواند به کاهش بهره‌وری و افزایش هزینه‌ها منجر شود». این بخشی از دیدگاه میلتون فریدمن اقتصاددان مشهور آمریکایی درباره مسئولیت اجتماعی شرکت‌هاست که آن را در سال ۱۹۷۰ مطرح کرد و تا به امروز بحث درباره آن همچنان ادامه دارد. این نظریه از  سوی بسیاری از کارآفرینان و مدیران شرکت‌ها پذیرفته شده است و در مقابل منتقدان بسیاری هم دارد. در واقع فریدمن معتقد است که سود مطلوب کسب وکارها به طور خودکار تاثیرات اجتماعی مثبت را هم به دنبال خواهد داشت. بنابراین استدلال، شرکتی که زندگی مشتریان را با محصولات خوب به طور مثبتی تغییر می‌دهد و برای کارمندانش محیط کاری سالم فراهم کند عملا یک نهاد اجتماعی موثر هم هست.

این دیدگاه از یک زاویه دیگر هم می‌تواند مورد بحث قرار بگیرد و آن این است که حضور شرکت‌ها در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی یعنی ورود به حوزه غیرتخصصی آنها. یک شرکت صنعتی یا تکنولوژی که با هدف مسئولیت اجتماعی رو به درخت‌کاری می‌آورد، عملا در زمینه‌ای ورود پیدا کرده است که در آن تخصصی ندارد و از این رو می‌تواند نتایج مضری بر همان بخش اجتماعی – در اینجا محیط زیست – هم بگذارد. در واقع شرکت‌ها با بهانه مسئولیت اجتماعی به حوزه‌ای ورود پیدا می‌کنند که نهادهای اجتماعی وغیرانتفاعی به مراتب آن‌ را بهتر انجام می‌دهند. از این رو فریدمن با کمک شرکت‌ها به نهادهای خیریه موافق بود.

از طرف دیگر دیدگاه فریدمنی‌ها این است که رسیدن به سودآوری باعث رشد ثروت صاحبان شرکت می‌شود و آنها به طور شخصی هم این اختیار را دارند آن را برای فعالیت‌های عام‌المنفعه هزینه کنند. اما منتقدان فریدمن معتقدند که استدلال توجه به سودآوری از نظر اخلاقی و اقتصادی اشتباه است و اصرار آن‌ها این است که شرکت‌ها وظایفی فراتر از سودآوری دارند. آنها مثلا معتقدند مثال‌هایی هست که می‌تواند سودآوری را فرآیندی در تناقض با منفعت جامعه تعریف کند. مثلا فروش بیشتر سیگار به سودآوری بیشتر منجر می‌شود اما برای جامعه مضر است؛ یا مثلا جمع‌آوری پسماندها از رودخانه روشی مسئولانه‌تر ولی پرهزینه‌تر است. بعضی از منتقدان فریدمن معتقدند که شرکت‌ها در برابر تمام ذینفعان – کارکنان، مشتریان، تامین‌کنندگان و سهامداران – مسئولند. چنین دیدگاه‌هایی این موضوع را نادیده می‌گیرند که مسئولیت در برابر تمام ذینفعان با این تناقض روبه روست که آنها گاه منافعی بر ضد یکدیگر دارند.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/10/msg105351902-720953.jpg 853 1280 neda https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png neda2023-10-10 10:56:592023-10-10 10:56:59شهرام شریف، روزنامه‌نگار تکنولوژی
چرا شرکت‌ها مسئولیت اجتماعی ندارند؟

روح‌الله رهبر‌پور، حقوقدان و رئیس کمیسیون قوانین و مقررات انجمن تجارت الکترونیک تهران
چرا تصویب ماده ۷۵ لایحه برنامه هفتم توسعه به ضرر کاربران و کسب و کارهاست

۱۴۰۲-۰۷-۱۵/در یادداشت ها/توسط sonita

شاید بحث در مورد مشروعیت یا عدم مشروعیت دسترسی به داده های شخصی مردم بدون اجازه آن‌ها امری عجیب باشد اما به یُمن گنجاندن این موضوع در مواد لایحه برنامه هفتم توسعه، ناگزیر به بحث در مورد آن‌ هستیم. جریان از این قرار است که به موجب بند (ب) ماده ۷۵ لایحه برنامه هفتم توسعه، تمامی پلتفرم‌ها، پیام‌رسان‌ها و نرم‌افزارهای داخلی و تمامی دستگاه‌های اجرایی موظفند داده‌های مربوط به سبک زندگی مردم و فرهنگ عمومی را به صورت برخط و مستمر در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سازمان صداوسیما قرار دهند. می‌دانیم که در حال حاضر مردم ایران، بسیاری از ارتباطات اجتماعی و اقتصادی خود را به فضای مجازی منتقل کرده‌اند. این بدان معناست که با تصویب این بند، تمامی اطلاعات زندگی افراد از جمله لیست خرید آن‌ها، مسیرهایی که در طول روز سفر می‌کنند، نرم‌افزارهایی که روی گوشی خود نصب دارند و دیگر جنبه‌های زندگی مجازی و حقیقی افراد به صورت برخط و مستمر در اختیار دولت قرار می‌گیرد.

می‌دانیم که تجسس در زندگی شخصی افراد در منابع دینی اسلام از جمله قرآن کریم به شدت نهی شده است. در این خصوص رهبر انقلاب نیز فتاوی صریح و محکمی دارند؛ از جمله این‌که در پاسخ به استفتائی، تجسس در امور شخصی و خصوصی دیگران را جایز ندانسته و فرموده‌اند در این باره فرقی بین فضای مجازی و حقیقی نیست. این حکم نه تنها مخالف آموزه‌های دینی ماست، بلکه با اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مغایرت دارد. به موجب اصل نهم قانون اساسی، «… هیچ‏ مقامی‏ حق‏ ندارد به‏ نام‏ حفظ استقلال‏ و تمامیت‏ ارضی‏ کشور آزادی‌های‏ مشروع‏ را، هر چند با وضع قوانین‏ و مقررات‏، سلب‏ کند.» بنابراین قانون‌گذار به بهانه‌های مختلف نباید آزادی بیان افراد و حریم خصوصی اشخاص را خدشه‌دار کند. علاوه بر آن به موجب اصل بیست‌وپنجم «بازرسی‏ و نرساندن‏ نامه‏‌ها، ضبط و فاش‏ کردن‏ مکالمات‏ تلفنی‏، افشای‏ مخابرات‏ تلگرافی‏ و تلکس‏، سانسور، عدم‏ مخابره‏ و نرساندن‏ آن‌ها، استراق‏ سمع و هر گونه‏ تجسس‏ ممنوع‏ است‏ مگر به‏ حکم‏ قانون‏.» بنابراین همانطور که ملاحظه می‌کنید هرگونه تجسس در زندگی اشخاص منع شده است و فقط در صورت ضرورت به طور موردی و مشخص با حکم قانون می‌توان نسبت به این موضوع اقدام کرد؛ حال آنکه در حکم مورد بحث از ارائه داده‌ها (بدون هیچ قیدی) آن هم به صورت جامع و مستمر!!! سخن رانده شده است.

غیر شرعی و غیر قانونی‌ بودن چنین عملی به اینجا ختم نمی‌شود. دسترسی به اطلاعات کاربران ایرانی در نرم‌افزارهای مختلف، نقض حق شرکت‌های خصوصی بر اسرار تجاری است. اطلاعات این شرکت‌ها در خصوص کاربران خود از جمله لیست مشتریان، فرایندهای داد و ستد و سایر اطلاعات، جزء اسرار تجاری آن‌ها محسوب می‌شود و در نظام‌های حقوقی پیشرفته، تحت چتر حمایتی قانون‌گذار قرار دارد. در حال حاضر در نظام حقوقی ما این موضوع در ماده ۶۵ قانون تجارت الکترونیکی مورد اشاره قرار گرفته است. از سوی دیگر در قانون مزبور و همچنین منشور حقوق شهروندی، دسترسی اشخاص مختلف به داده‌های شخصی و پردازش آن‌ها بدون رضایت شخص موضوع داده نیز منع شده است.

اما فارغ از تمامی بحث‌های حقوقی که به نظرم واضح و مبرهن است و جای هیچ دفاعی ندارد، نتیجه مستقیم تصویب این ماده، افول و سقوط اقتصاد دیجیتال و فضای مجازی ایران در چند سال آینده است. از یاد نبریم که نام این لایحه «برنامه توسعه» است و باید به دنبال ایجاد بسترهایی برای توسعه باشد و نه راهی برای افول کسب‌وکارهای دیجیتال. این بند در شرایطی در حال تصویب است که یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کاربران ایرانی در استفاده از نرم‌افزارها و بسترهای داخلی، واهمه آن‌ها از دسترسی نهادهای حاکمیتی به اطلاعات شخصی است. در صورت تصویب این بند، دسترسی مستمر و برخط به اطلاعات کاربران داخلی به صورت الزام درآمده و به مرور شاهد کاهش کاربران در پلتفرم‌های داخلی و مهاجرت آن‌ها به سمت پلتفرم‌های خارجی خواهیم بود. در واقع از منظر توسعه کسب‌وکارها، چنین حکمی خلاف روح قوانین برنامه و سیاست‌های توسعه اقتصادی است.

امیدوارم نمایندگان مجلس با توجه به ایرادات اساسی این بند، مغایرت آن با موازین شرعی، نقض صریح اسناد بالادستی و هم‌چنین تضاد آن با سیاست‌های توسعه اقتصادی از تصویب این بند جلوگیری کرده و از این طریق نیز به فروپاشی اندک زیرساخت‌های اقتصاد دیجیتال ایران کمک نکنند.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/10/rahbarpour.jpeg 567 1008 sonita https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png sonita2023-10-07 15:20:322023-10-09 17:45:26روح‌الله رهبر‌پور، حقوقدان و رئیس کمیسیون قوانین و مقررات انجمن تجارت الکترونیک تهران
چرا تصویب ماده ۷۵ لایحه برنامه هفتم توسعه به ضرر کاربران و کسب و کارهاست

حمیدرضا نیکدل، مدرس روابط عمومی
چرایی آیفونی بودن و سامسونگی نبودن

۱۴۰۲-۰۷-۰۵/در یادداشت ها/توسط sonita

چندی پیش یکی دیگر از رونمایی های سالانه اپل از گوشی‌های آیفون به همراه آخرین ساعت هوشمندش برگزار شد و این بار آیفون 15 و اپل‌واچ سری 9 معرفی شدند. به همین راحتی یکی دیگر از رونمایی های سالانه این برند آمد و رفت و به ظاهر آب از آب تکان نخورد. همان‌طور که انتظار می‌رفت از دو محصول جدید با کمترین تغییرات جدیدی رونمایی شد و حتی همین تغییرات اندک هم از قبل توسط رسانه های فناوری پیش‌بینی شده بودند. این که چندین سال است دیگر رویدادهای سالانه اپل بدون آن هیجان مرموز برگزار می‌شود، تبدیل به امری عادی شده و دیگر کسی از مدتی قبل در مورد انتظارات و عجایب این رونمایی گمانه‌زنی‌‌ نمی‌کند. اپل که زمانی به مهارت شعبده سازی (و نه شعبده‌بازی) برای رویدادهایش شهرت داشت و از کلکسیونی از تکنیک‌ های روابط عمومی و ارتباط رسانه‌ای برای زمینه‌سازی و تعلیق افکار عمومی مخاطبان بهره می‌برد تا رویدادهایش را هر چه بیشتر هیجان‌انگیز کند، امروز دیگر برگزار کننده مراسمی کاملا قابل انتظار است.

دیگر قبل از رویدادها نه مهندسی در بار یا کافه گوشی پروتوتایپ (نمونه) را مثلا از روی فراموشی جا می گذارد و نه اسکچ‌های گوشی طراحی شده در اینترنت مثلا نشت می کند. تازه به لطف پاندمی کووید دو سه سالی‌ است که حتی روزنامه‌نگاران محدود و انتخاب‌شده حاضر در مکان رونمایی هم مانند بقیه مخاطبان در سراسر جهان شاهد تیم کوک و بقیه ارائه‌دهندگان هستند که به‌جای حضور زنده روی سن اودیتوریم اپل از طریق ویدئو‌های از پیش ضبط شده با آن‌ها سخن می‌گویند. همه این‌ها یعنی گویا دوره غافلگیری گذشته و روی بخشی از منحنی نوآوری فناورانه قرار گرفته‌ایم که فعلا نمی‌توان انتظار تولیدات انقلابی در زمینه گوشی‌های هوشمند داشت. حتی عده‌ای رونمایی چندی پیش اپل از هدست واقعیت ترکیبی خود یعنی اپل ویژن پرو را تلاشی برای باقی ماندن در جرگه نوآوران فناوری و یا قدرت‌نمایی دوباره در آن حوزه تعبیر کرده‌اند، آن هم محصولی که با آن اندازه و هیبت و به‌ویژه قیمتش بعید به نظر می‌رسد دست‌کم در نسخه فعلی از نظر کاربردی خیلی موفق باشد.

اما مگر رقیب اصلی اپل در این سال‌ها چه گل متفاوتی به سر نوآوری شگفت‌آور زده؟ سامسونگ به ترتیب با تغییر ابعاد، افزایش سرعت پردازنده،ماندگاری باتری و افزایش تعداد لنزهای دوربینش سعی کرده است تا کاربران اندرویدی خود را خوشحال نگاه دارد. پس از آن هم در رویکردی پست‌مدرن دوباره پرونده گوشی‌های تاشو و فلیپ را روی میز گذاشت وطراحی‌های یک دهه قبل را روی پرچمداران جدیدش سوار کرد تا بلکه تفاوتی ایجاد کند که البته همین هم جای شکرش باقی است؛ چرا که اوج تغییرات طراحی همین آیفون 15 به برداشتن آن دکمه سایلنت ماقبل تاریخ و انحنا دادن لبه‌های گوشی و البته استفاده از بدنه تیتانیوم منحصر شد. تبدیل پورت لایتینگ به تایپ سی را هم که اعتبارش بماند برای مقررات اتحادیه اروپا که اگر جز آن بود، اپل زیر بار نمی‌رفت. جالب آن‌که در همین روزهایی که از رونمایی محصولات اپل گذشته است، ویدئوی تست سقوط (دراپ تست) آیفون 15 در فضای مجازی متتشر شده که نشان می‌دهد هر چند بدنه تیتانیوم کمک به‌سزایی به سبک شدن گوشی کرده است اما آسیب‌پذیری آن را در مقایسه یا آیفون 14 با چالش جدی مواجه می‌کند. خبرهایی هم از حرارت بسیار گوشی (اوورهیتینگ) ناشی از عملکرد پردازنده جدید به گوش می‌رسد.

اما همه این‌ها را که کنار ویدئوهایی از صف مردم برای خرید در کشورهایی که این گوشی به بازارشان رسیده می‌گذاریم، شاید به این سوال فکر می‌کنیم که اصولا چقدر طرفداران آیفون و یا اصلا اپل مثل ما فکر می‌کنند. لابد آن‌ها هم سال‌هاست که انتظار تغییرات شگرفی در گوشی هر سال نسبت به سال گذشته ندارند، اما آیا این ذره‌ای از هیجان خرید مدل جدید آیفون برایشان کم کرده است؟ برای پاسخ به این سوال کافی است به آمار و ارقام نگاهی بیندازیم و ببینیم که کل درآمد اپل در سال 2022 بالغ بر 400 میلیارد دلار بوده که آیفون به تنهایی نیمی از آن را محقق کرده است. پس هنوز آیفون می‌فروشد و خوب هم می‌فروشد. چرا که هوادارن سینه‌چاک این گوشی بیش از قابلیت‌های فنی آن مشتاق باقی ماندن دراین تیم عظیم هواداری‌اند. گویا آن‌ها با داشتن آخرین مدل این گوشی به خود و سایرین نشان می‌دهند که وفاداری‌شان به مفهوم جهان ذهنی که برند اپل ساخته همچمنان پابرجاست. انگار آن ها یک ابزار هوشمند الکترونیکی نمی‌خرند بلکه حق اشتراک هواداری خود را پرداخت می‌کنند. چیزی شبیه به باشگاه‌های بزرگ فوتبال جهان و آیفون‌داران اصرار دارند که در جمع طرفداری باشگاه اپل باقی بمانند. آن ها سال‌هاست که به اپلی بودن خو گرفته‌اند و بسیاری از آن ها از گوشی گرفته تا ساعت هوشمند و لپ‌تاپ خود را هم از همین باشگاه تهیه می‌کنند. باشگاه اپل در این سال‌ها توانسته در کنار ابزار‌های وسوسه‌انگیز خود به آن‌ها حس تعلق بفروشد. چیزی که هدفش بوده و به‌خوبی هم به آن رسیده. اگر به هویت برند اپل نگاهی بیندازیم کیفیت عالی، توجه به جزئیات و به ویژه منحصر بودن را می بینیم که اگرچه در سطور بالا گفتیم که دو مورد اول دیگر عادی شده و حرف خیلی جدیدی در آن ندارد اما حس منحصر بودن همان برگ برنده‌ای است که همچنان کاربران را آلوده خود نگاه داشته است؛ مانند کسی که سال‌هاست هوادار باشگاهی بزرگ است که هر چند صدها میلیون طرفدار دارد، اما همه آنها با هم حس منحصری از تعلق را تجربه می‌کنند، گیرم این عدد این جا به حدود یک میلیارد و پانصد میلیون کاربر فعال برسد. برند اپل موفق شده است در این گروه بزرگ از مشتاقانش همه آن چیزهای را که می‌خواسته مانند حس خاص بودن و جوانی در کنار هواداری از یک برند آمریکایی را ایجاد کرده و مهمتر از آن تازه نگاه دارد.

نگارنده به عنوان کاربری که به دلیل مشکلات ناشی از تحریم در استفاده از این برند (و البته قیمت ریالی غیر منطقی‌اش) جایی آن را توهین‌آمیز تلقی کرده و به اندروید کوچ کرد، متاسفانه نه در زمان آیفون داشتن حس آیفونی بودن داشت و نه اکنون حس سامسونگی بودن. اما مگر اصولا حس تعلق به باشگاه سامسونگ هم داریم؟ و اگر وجود دارد در چه مقایسه‌ای با تعلق به آیفون قرار می‌گیرد؟ حتی خود سامسونگ هم در هویت برندش به دنبال این نبوده است. این برند بیشتر به دنبال تولید محصولات بسیار فناورانه بوده و سهم بازار رو به رشدش همواره نشان داده که در آن موفق بوده است، اما حس منحصر بودن خیر. اصولا بودن روی یک پلتفرم متن‌باز با داعیه خاص بودن، چندان سازگار نیست.

اما در نقطه مقابل آیفون با قفس طلایی آی‌او‌اس خود، کاربرانش را در حصری خودساخته و لذت‌بخش گرفتار کرده است و به احتمال زیاد سال آینده هم آیفون 16 را با قدری تغییرات فرمی و کیفی در اختیارشان قرار می‌دهد تا خوشحال باشند که هنوز هوادار باشگاه محبوبشان یعنی برند اپل هستند. خوشی و سرمستی که فقط از جادوی برند برمی‌آید.

در خبرها آمده است که قیمت ریالی آیفون 15 در بازار غیر رسمی مشخص شد. این هم از آن طنزهای پوچ و تلخی است که شاید فقط در سرزمین عزیزمان تجربه شود. ورود یک گوشی به هر دلیلی (به ظاهر ارزبری بالا) به کشور ممنوع شده است و رجیستر نخواهد شد، اما هنوز عده‌ای به دنبال آنند که حدود یک صد میلیون ناقابل (بسیار بالاتر از قیمت دلاری) را به پای برندی بریزند که این بار نه تنها همه مشکلات قبلی ناشی از تحریم در استفاده از گوشی آن پابرجاست بلکه حتی با روش‌های معمولی اصولا قابل استفاده نیست. البته ما دیگر مدت‌هاست که از چیزی آن‌چنان تعجب نمی‌کنیم. شاید فقط سعی کنیم خود در دنیایی موازی تصور کنیم، دنیایی که در آن این مطلب از این پاراگراف آخر بی‌نیاز باشد!

 

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/09/Hamidreza-Nikdel.jpg 560 1000 sonita https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png sonita2023-09-27 16:55:272023-10-09 17:48:10حمیدرضا نیکدل، مدرس روابط عمومی
چرایی آیفونی بودن و سامسونگی نبودن

مزدک پاکزاد، مدیرعامل و هم‌بنیان‌گذار شرکت اسمارتک
جادوی «تویلیو» در دنیای مارتک

۱۴۰۲-۰۵-۲۵/در یادداشت ها/توسط neda

چند روز قبل خبر همکاری بین Twilio و OpenAI سر و صدای زیادی در فضای مارکتینگ ‌تکنولوژی به‌پا کرد. قبل از اینکه ابعاد کسب‌وکاری این مشارکت را در فضای مارتک باز کنیم، اجازه بدهید یک فلاش‌بک بزنیم.

مهم‌ترین هدف مارکتینگ‌ تکنولوژی ایجاد شخصی‌سازی در بالاترین سطح و به شکلی است که کاربر با کسب‌وکار یا خدمت احساس نزدیکی و صمیمت بیشتری داشته باشد. به بیان دیگر، هنر بزرگ مارتک ایجاد تجربه‌ی یکتا برای کاربر از سوی کسب‌وکار یا به اصطلاح hyper-personalization است.

طی سال‌های گذشته تماشای سیر تکاملی شرکت تویلیو و دنبال‌ کردن استراتژی‌های تکمیل سبد محصولاتش یکی از علاقه‌مندی‌های جدی من بوده است. تویلیو برای من و احتمالاً برای بسیاری از فعالان عرصه‌ی مارتک یک الگوی جذاب است. دنبال‌ کردن روندهای این شرکت در ساختن پلتفرم‌های SaaS و مقایس‌پذیر کردن راهکارها و رشد دادن کسب‌وکار و مارکتینگ آن، تحسین هر طرفدار و علاقمند به این عرصه را برمی‌انگیزد. تویلیو در سال ۲۰۱۸ شرکت SendGrid را خرید که بسیار بحث‌انگیز بود. برای شرکتی که بیشتر به صنعت مخابرات نزدیک بوده، این خرید یک تصمیم استراتژیک برای تبدیل‌شدن به یک پلتفرم جامع ارتباط با مشتریان (CPaaS) به شمار می‌آمد. در اواخر سال ۲۰۲۰ یک اتفاق بزرگ دیگر رخ داد و شرکت Segment هم توسط تویلیو خریداری شد. Segment در آن زمان غول عرصه پلتفرم‌های مبتنی بر داده مشتریان (Customer Data Platform) محسوب می‌شد. استراتژی تویلیو برای این خرید هم مشخص بود: استفاده درست از داده‌های مشتریان برای بهبود تعامل کسب‌وکارها با کاربرانشان. تویلیو خیلی زود Segment را به یک پلتفرم مارکتینگ اتومیشن تبدیل کرد و نام آن را Twilio Engage گذاشت.

حالا می‌رسیم به زمان حال و همکاری تویلیو و OpenAI که مبتنی بر استفاده از GPT-4 در پلتفرم مارکتینگ اتومیشن Twilio Engage است. با توجه به سیر تحولات این شرکت، این اتفاق واقعا گذر از یک مرحله جدی تکامل به حساب می‌آید. از این‌جا به بعد با محصولی جدید به نام CustomerAI مواجه خواهیم بود که توانمندی عظیمی در ایجاد تجربه‌‌های کاملا شخصی‌سازی شده برای کاربران ایجاد می‌‌کند و همچنین نتایج آن به امکان ایجاد کمپین‌های تبلیغاتی بسیار هدفمند منجر خواهد شد.

تویلیو تا در رابطه با استفاده از سرویس‌های AI مسیر خرید شرکت‌های صاحب‌نام را پیش نگرفته است و بیشتر استراتژی مشارکت را دنبال می‌کند؛ چنان ‌که پیش از OpenAI با سایر سرویس‌دهندگان AI مانند گوگل، AWS و FrameAI نیز همکاری‌هایی را شروع کرده بود. تویلیو شبکه‌ی کاربران و توسعه‌دهندگان گسترده‌ای دارد که از ابزارهای وفاداری مشتری متنوعی استفاده می‌کنند. این شرکت اعلام کرده که بیش از ده میلیون توسعه‌دهنده از APIهای این شرکت استفاده می‌کنند و در حال حاضر هم اقدامات مختلفی را  برای استفاده از قدرت ChatGPT در توانمندسازی خدمات پشتیبانی صوتی توییلیو (Twilio Flex) انجام داده است.

برای من و احتمالا بسیاری از کسانی که شوق و علاقه جدی برای ساختن کسب‌وکاری در مقیاس میکروی اقتصاد ایران را دارند، تماشای روند اجرای استراتژی شرکت‌های بزرگ در گذر زمان بسیار هیجان‌انگیز و برای ایجاد روند مشابهی برای بومی‌‌سازی (localization)، مملو از درس‌آموزی است.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/08/IMG_7176-scaled.jpg 2560 2560 neda https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png neda2023-08-16 13:58:582023-10-09 17:53:02مزدک پاکزاد، مدیرعامل و هم‌بنیان‌گذار شرکت اسمارتک
جادوی «تویلیو» در دنیای مارتک

حامد بیدی، مدیرعامل پلتفرم کارزار
چه در ذهن پلمب‌بازان و مسدودگران می‌گذرد؟!

۱۴۰۲-۰۵-۱۱/در یادداشت ها/توسط sonita

زمانی نوار کاست موسیقی لس‌آنجلسی در خودرو جرم بود، داشتن ویدیو جرم بود، قدم زدن دختر و پسر با هم جرم بود، اکران فیلم مارمولک و آدم برفی جرم بود. چه گریبان‌ها که دریده نمی‌شد و چه فریادها که بر آسمان نمی‌رفت برای هر کدام از این جرم‌های خودساخته‌ای که نمادهای جسورانه‌ای از «غرب» بودند در دوران «جنگ سرد» و مصادیقی بودند از تهاجم فرهنگی برای نابودی دین و ایمان مردم. فریادهایی از جنس همین فریادهایی که امروز از سوپرانقلابی‌هایی می‌شنویم که با چند توئیت و جریان‌سازی زمینه پلمب استارتاپ‌ها را فراهم می‌آورند، یا ایده‌هایی به سبک طرح صیانت را اجرا می‌کنند، بدون آنکه ذره‌ای به تبعات چنین اقداماتی اهمیت دهند. در این یادداشت تلاش می‌کنیم بفهمیم چطور ممکن است واقعا چنین اتفاقات عجیبی بیافتد. اتفاقاتی که گویا هیچ‌کس هم گردن نمی‌گیرد و حتی تکذیب قوه قضائیه و محکوم کردن وزیر ارتباطات را هم در پی خود دارد!

اگر محتواهایی را که در راستای جریان‌سازی این موضوعات منتشر می‌شود دنبال کنیم، متوجه می‌شویم نگاه آنها به استارتاپ‌ها و اصطلاحا اکوسیستم استارتاپی به صورت مبنایی منفی است. چنین نگاهی از همان اوایل شکل‌گیری استارتاپ‌ها در ایران وجود داشت و شاید یکی از نقاط اوج آن را بتوان پروژه «شب‌نامه» دانست که اواسط دهه ۹۰ اکوسیستم نوپای استارتاپی را یکسر پروژه ترکیبی نفوذ غرب در حوزه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می‌دانست و هدف اصلی آن را صدور بیگ‌دیتای ایرانیان از طریق سرمایه‌گذاران خارجی و شناسایی و دزدیدن نخبگان ایرانی معرفی می‌کرد.

در پارادایم «جنگ سردی» آنها طبیعی است که استارتاپ‌ها به عنوان نسل جدیدی از شرکت‌های مبتنی بر فناوری و نوآوری با آن فرهنگ سازمانی متفاوت و رشدهای سریع و سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر مشکوک به نظر برسند و خود از مصادیق مجرمانه وارداتی از غرب شناخته شود! به خصوص که این بازیگران نوپا به خاطر ذات نوآورانه خود بازی‌های سنتی را در حوزه‌های مختلف بر هم می‌زنند و «تخریب خلاق» آنها منجر به نابودی بازیگران سنتی اقتصاد می‌شود: یکی بساط تاکسی‌های تلفنی را جمع می‌کند و دیگری مافیابازار خرده‌فروشی موبایل را آزار می‌دهد. یکی مناسبات جدیدی در بازار املاک و خودرو ایجاد می‌کند و دیگری انحصار صدا و سیما را در تولید فیلم و سریال تهدید می‌کند. این بر هم زدن بخش‌های سنتی اقتصاد و فرهنگ ماهیتا دشمن‌ساز است و رشد سریع و جذب سرمایه‌های خطرپذیر نیز شاخک‌های حسودان بسیاری را تکان می‌دهد. ترکیب همه این‌ها به حمایت پیاده‌نظام‌های ایدئولوژیک می‌آید تا شاید بتواند سهمی از این کیک جدید عاید خود کند، یا لااقل عاید خودی کند! در چنین زمینه‌ای از جنگ نوها با کهنه‌هاست که می‌توان عمق نگاه تنفرآمیزی را درک کرد که زمینه‌های پلمب شدن یا مسدوسازی اپلیکیشن استارتاپ‌ها را به بهانه حجاب کارکنان آنها فراهم می‌کند. در چنین فضایی است که دچار خطای ادراکی می‌شوند و انتشار چند تصویر پراکنده و بی‌ربط به هم را که از اکانت‌های خصوصی چند کاربر سر در آورده، بخشی از پروژه نفوذ «غرب» تفسیر می‌کنند! اینگونه است که آنها اقداماتی مثل پلمب و مسدودسازی و لغو مجوز را «شکست گردن گردن‌کشان» می‌نامند و برای آن پایکوبی می‌کنند.

نکته جالب آنجاست که حتی در مواردی که مشخص می‌شود سرمایه‌گذار فلان استارتاپ «خودی» بوده است، اوضاع بدتر می‌شود! در این شرایط آنها احساس می‌کنند خیانت بزرگی در کار بوده و تصور می‌کنند این استارتاپ‌ها پول خودی‌ها را به جیب زده‌اند، حمایت دولت خودی را هم داشته‌اند و حالا در مقابل سیاستهای فرهنگی حاکمیت ایستاده‌اند. همانطور که می‌بینید در پازل فکری آنها همه چیز خیلی خوب کنار هم چیده می‌شود تا توهم توطئه پررنگ‌تر و جدی‌تر شود. با نمایان شدن این پازل عجیب و غریب، ضرورت «خودی‌سازی» اکوسیستم استارتاپی از همیشه بیشتر احساس می‌شود و اینگونه است که صحبت‌های دلسوزان مبنی بر مهاجرت نیروهای متخصص به خاطر این اقدامات کمترین اهمیتی پیدا نمی‌کند. از نظر آنها چه بهتر که این اکوسیستم غربی با کارکنان غرب‌زده‌اش زودتر بارشان را ببندند و بروند در همان آمریکای روی به انحطاط و در حال سقوط زندگی کنند.

اما در جهانی که اقتصاد و فناوری در آن چنان در هم تنیده که بزرگترین خطوط تولید آیفون آمریکایی در چین است و روسیه بزرگترین تأمین‌کننده انرژی اروپاست و از هند و برزیل تا همین کشورهای حاشیه خلیج فارس دیگر چندان قابل تقسیم‌بندی در یکی از بلوک‌های شرق و غرب جنگ سردی نیستند، چطور ممکن است چنین تفکری هنوز در کشور ما زنده مانده باشد؟

چطور ممکن است مسئولان یک کشور اینچنین کمر به نابودی اقتصاد و فرهنگ و امنیت خود ببندند و در حالی که همسایگان اینچنین شتابان گوی سبقت را در توسعه فرهنگی و اقتصادی از هم می‌ربایند، عملا در تمام زمینه‌ها در جا بزند؟ چطور ممکن است در روزهایی که مردم تورم بی‌سابقه ۶۰ درصدی را تجربه می‌کنند و بیش از یک دهه رشد اقتصادی صفر درصد را تجربه کرده‌اند، نه خبر خودکشی کارگران و نه آمارهای تکان‌دهنده مهاجرت نیروی انسانی متخصص، که خبر انتشار چند عکس از چند جوان باعث می‌شود گریبان‌ها دریده شود و فریادها بر آسمان رود و آرزوی شکستن گردن گردنکشان تبدیل به مسأله روز آقایان مسدودگر و محدودساز و پلمب‌باز شود؟

بگذارید با یک سوال کمک کنیم به درک بهتری از مسأله برسیم: پلمب و لغو مجوز و مسدوسازی استارتاپ‌ها و پلتفرم‌های داخلی، در کنار فیلترینگ گسترده پلتفرم‌های خارجی، علاوه بر تحریم مردم ایران توسط پلتفرم‌های بین‌المللی به نفع چه کشورها و به ضرر چه کشوری است؟! آیا جز این است که مجموع این رویکردهای سلبی و دمیدن بر آتش تنفر سوپرانقلابی‌ها از بخشی از مردم و سایر بلاهایی که بر سر اقتصاد کشور آمده در مجموع یک «ایران ضعیف» را می‌سازد؟ ایرانی ضعیف که گویا تمام قدرت‌های بزرگ جهان و کشورهای همسایه ذینفع «ضعیف بودن» آن هستند، نه نابودی یا اقتدار آن. من به عنوان یک دولت اگر دشمن یا رقیب منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران بودم، چه می‌کردم جز همین کارهایی که این‌ها می‌کنند؟! من نوعی اگر قرار باشد خط نفوذ اقتصادی و فرهنگی را دنبال کنم، کجا به دنبالش می‌گشتم؟! به نظر می‌رسد بازی هوشمندانه‌ای در کار باشد که خیلی‌ها را بازی داده است. یک بازی بزرگ و پیچیده که ترکیبی موفق و هم‌تراز است از تحریم‌های ناشی غرب‌ستیزی، محدودسازی‌ها و مسدودسازی‌های ناشی از کوته‌بینی، نابودی فرهنگ ناشی از فرهنگ دستوری، و اقتصاد رانتی خودی‌ها ناشی از انحصار دولتی‌ها و خصولتی‌ها.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/08/bidi.jpg 400 600 sonita https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png sonita2023-08-02 13:52:412023-10-09 17:59:24حامد بیدی، مدیرعامل پلتفرم کارزار
چه در ذهن پلمب‌بازان و مسدودگران می‌گذرد؟!

امین قورجیلی، کارشناس فناوری اطلاعات
تحلیل اقتصادی یک انقلاب دیجیتال

۱۴۰۲-۰۴-۲۴/در یادداشت ها/توسط neda

در سال ۲۰۱۱، مارک آندریسن، کارآفرین برجسته و سرمایه‌گذار مشهور، بیانیه‌ای را ارائه کرد که در صنعت فناوری اطلاعات به گوش همه رسیده است: «نرم‌افزار دارد جهان را می‌خورد.» این عبارت خلاصه‌ای است از یک روند گسترده‌تر یعنی تغییر سریع فعالیت اقتصادی به دنیای دیجیتال. این تغییر تاثیرات عمیقی بر روش کار، زندگی و تعامل ما و همچنین بر اقتصاد جهانی داشته است. در سال 2023 باید این عبارت را اندکی گسترده‌تر کرد و به نرم‌افزار و هوش مصنوعی که در حال بلعیدن جهان است، آن را بسط داد؛ چرا که هوش مصنوعی هم در نهایت یک نرم‌افزار به حساب می‌آید و رشد سرمایه‌گذاری‌های متعدد روی استارت‌آپ‌های هوش مصنوعی از 100 میلیون دلار تا حتی 3/1 میلیارد دلار در یک نمونه، بیانگر اهمیت این فناوری است.

این ادعا که نرم‌افزار دارد جهان را می‌خورد، اکنون بیش از همیشه صحت دارد. تقریباً در همه بخش‌ها، مدل‌ها و عملیات؛ کسب‌وکار سنتی، توسط فناوری‌های دیجیتال و هوش مصنوعی تحت تاثیر قرار گرفته و گاها منسوخ شده‌اند. صنایع متنوعی از قبیل خرده‌فروشی، رسانه، ساخت‌وساز، بهداشت و حتی کشاورزی، از مدل‌های سنتی به مدل‌های مبتنی بر نرم‌افزار و هوش مصنوعی مهاجرت کرده و می‌کنند.

از دیدگاه اقتصادی، تغییر به سوی نرم‌افزار و هوش مصنوعی، هزینه‌ها و منافع عمیقی دارد. بررسی این تأثیرات بسیار حیاتی است تا بفهمیم چگونه انقلاب دیجیتال و هوش مصنوعی چشم‌انداز اقتصادی ما را شکل می‌دهد و این ممکن است چه معنایی برای آینده ما و جهان اطراف ما داشته باشد.

 

منافع اقتصادی انقلاب نرم‌افزار

یکی از منافع قابل لمس انقلاب نرم‌افزار، افزایش قابل‌توجه بهره‌وری و کارایی در سراسر صنایع است. با خودکارسازی وظایف تکراری، بهبود هماهنگی و ارتباطات و فراهم کردن تصمیم‌گیری مطلع‌تر، از طریق تجزیه و تحلیل داده‌ها و هوش مصنوعی، نرم‌افزار؛ بهره‌وری را به طور قابل‌توجهی افزایش داده است. به عنوان مثال، در صنعت ساخت‌وساز، استفاده از نرم‌افزار برای مدیریت زنجیره تامین و فرآیندهای تولید خودکار به طور چشمگیری زباله، دورریز و دوباره کاری را کاهش داده و حجم و کیفیت خروجی را افزایش داده است.

علاوه بر این، نرم‌افزار مدل‌های کسب‌وکار سنتی را منسوخ و گاها از نو اختراع و فرصت‌های اقتصادی جدیدی ایجاد کرده است؛ برای مثال فکر کنید چگونه Uber صنعت تاکسی را بازآفرینی کرده یا چگونه Airbnb صنعت هتلینگ را تغییر داده است. این کسب‌وکارها از نرم‌افزار برای اتصال مستقیم ارائه‌دهندگان و مصرف‌کنندگان بهره برده‌، واسطه‌ها را حذف کرده‌ و هزینه‌ها را کاهش داده‌اند. این تغییر به سوی مدل‌های کسب‌وکار مبتنی بر پلتفرم ارزش اقتصادی قابل‌توجهی را آزاد کرده و بازارهای کاملاً جدیدی را ایجاد کرده است.

علاوه بر این، انقلاب دیجیتال موانع ورود به بسیاری از بخش‌ها را کاهش داده است. قبلاً شروع کسب‌و‌کار اغلب نیازمند سرمایه‌گذاری سنگین در زیرساخت فیزیکی بود. اکنون، هر کسی با یک کامپیوتر و اتصال اینترنت می‌تواند کسب‌وکاری مبتنی بر نرم‌افزار را راه‌اندازی کند. این موضوع، دموکراسی‌سازی کارآفرینی، نوآوری و رقابت را تحریک می‌کند که محرک‌های اصلی رشد اقتصادی هستند.

 

هزینه‌ها و ریسک‌های انقلاب نرم‌افزار و هوش مصنوعی

با این حال، این انقلاب و تغییر به سوی نرم‌افزار و هوش مصنوعی بدون کاستی و هزینه نیست. شاید بزرگ‌ترین نگرانی این موضوع، تأثیر آن بر بازار کار باشد. با پیشرفت فناوری‌های خودکارسازی و هوش مصنوعی، ترس از اینکه بسیاری از شغل‌ها، به خصوص کارهایی که وظایف تکراری دارند، منسوخ شوند، در حال افزایش است. اخراج کارگران به دلیل خودکارسازی فرآیندها ممکن است منجر به افزایش نابرابری درآمد، ناپایداری اجتماعی و افزایش شکاف طبقاتی در جوامع شود.

علاوه بر اخراج از کار، مساله تفاوت دانش دیجیتال نیز وجود دارد. همه افراد دسترسی برابری به آموزش، ابزارها و زیرساخت دیجیتال ندارند که برای شرکت در اقتصادی مبتنی بر نرم‌افزار جزو بدیهیات است. این اختلاف می‌تواند نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی موجود را بیش از پیش تشدید کند.

علاوه بر این، انقلاب نرم‌افزار و هوش مصنوعی منجر به ایجاد تعداد کمی از شرکت‌های فناوری برتر با قدرت بازار بی‌سابقه شده است. این «شرکت‌های ستاره» می‌توانند رقابت را خفه، رفتار کاربر را مدیریت و حریم خصوصی را نقض کنند؛ اتفاقی که چالش‌های اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی ایجاد می‌کند.

 

تعادل بین هزینه‌ها و منافع

با وجود مشکلات احتمالی، واضح است که انقلاب نرم‌افزار و هوش مصنوعی 2023، مانند همه انقلاب‌های فناوری قبلی، یک تحول اساسی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت و نمی‌توان با آن همگام نشد. چالش اصلی این است که چگونه از فواید اقتصادی فراوان آن بهره ببریم، در حالی که هزینه‌ها و اثرات نامطلوب را به حداقل برسانیم.

با توجه به رشد سریع این تحولات، برای بهره بردن از فرصت‌های پیش رو به راهبردهای جدید اقتصادی، توسعه زیرساخت ارتباطی، برآورده کردن نیاز به دسترسی همگان به اینترنت و فناوری‌های دیجیتال، سیاست‌های دولتی و آموزش‌های مهارتی نیاز داریم. این راهبردها باید با توجه به سرعت تغییرات در عرصه فناوری طراحی شوند تا افراد، سازمان‌ها و کشورها بتوانند از فرصت‌های اقتصادی فراوان این انقلاب بهره‌مند شوند و با سرعت تغییرات در چرخه های بازخوردی سریع نیز بازبینی و به‌روز شوند.

در نهایت، انقلاب نرم‌افزار و هوش مصنوعی یک قدم بزرگ به سوی آینده دیجیتال است. با تحلیل صحیح و برنامه‌ریزی مناسب، می‌توان از این انقلاب به نفع خود استفاده و راهی روشن و پررونق برای آینده دیجیتال را طراحی کرد.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/07/5875068099454155615_121.jpg 1182 1280 neda https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png neda2023-07-15 11:24:372023-10-09 18:04:10امین قورجیلی، کارشناس فناوری اطلاعات
تحلیل اقتصادی یک انقلاب دیجیتال

محمد مهدی مومنی، مدیرعامل ازکی‌وام
دگردیسی لندتک‌ها با تامین مالی صحیح

۱۴۰۲-۰۲-۲۹/در یادداشت ها/توسط neda

در چند سالی که از آغاز به کار کسب‌وکارهای لندتک در کشور می‌گذرد، موضوع تامین مالی به یکی از مهم‌ترین مسائل این صنعت تبدیل شده و شرکتهای فعال در این حوزه تلاش می‌کنند تا با تعیین یک استراتژی صحیح تامین مالی، گام‌های بزرگتری برای پیشروی در این مسیر بردارند. ازجمله عواملی که کسب‌وکارها باتوجه به توانمندی و زیرساخت مجموعه خود در بحث تامین مالی انجام داده‌اند، دریافت وام و همکاری با بانک‌ها و موسسات بوده است.

دخالت مستقیم هر نهاد و مجموعه‌ای غیر از خود کسب‌وکار در حوزه تامین مالی، اساسا خروجی مطلوبی نخواهد داشت و کسب‌وکارهای لندتک باید مسئولیت رفع چالش در حوزه تامین مالی را خود برعهده داشته باشند. در مدل‌های کسب‌وکاری لندتک‌ها، تامین‌کنندگان مالی مانند بانک‌ها و موسسات مالی باید ارتباط مستقیمی با این کسب‌وکارها داشته باشند تا این شرکتها بتوانند ارزش‌های خود را به شکل صحیح ارائه دهند و چالش‌های خود را به‌درستی حل و فصل کنند.

 

رگولاتور به مثابه یک تسهیلگر

به‌طور کلی عملکرد رگولاتور نباید به گونه‌ای باشد که به تعیین مدل کلی کسب‌وکار بینجامد؛ بلکه باید در جایگاه تسهیلگر به گونه‌ای عمل کند که خللی در فعالیت کسب‌وکار ایجاد نشود و از ارائه دستورات سلبی پرهیز شود و چنانچه جز این باشد، فضای کسب‌وکاری این حوزه با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهد شد. رگولاتور به‌راحتی می‌تواند شرایط و مسائل مرتبط با فعالیت مالی غیرحضوری مانند احراز هویت، اعتبارسنجی و موضوعات مرتبط با تشکیل حساب را تسهیل کند تا مشکلات این بستر رفع شود. در این صورت رگولاتور حتی می‌تواند به حفظ حقوق مصرف‌کننده و بازیگران صنعت لندتک کمک کند تا از ایجاد انحصارگرایی در این حوزه جلوگیری شود. اینکه رگولاتور به ‌عنوان شخص مرتبط با موضوعات تامین مالی ایفای نقش کند، قطعا نتیجه‌ای جز اعمال رویکرد دستوری و ایجاد کردن قوانین دست‌وپاگیر نخواهد داشت.

 

سرمایه‌گذاری و فرهنگ‌سازی، ارزش مهم لندتک‌ها

تامین‌کنندگان مالی عموما نهادهایی مرتبط با بازار پول و سرمایه مانند بانک‌ها، لیزینگ‌ها و سایر موسسات مالی و اعتباری و بازار اوراق قرضه هستند. چالشی که وجود دارد این است که این نهادها غالبا هنوز با مدل‌های کسب‌وکاری آشنا نشده‌اند. به همین دلیل نقش زیادی در موضوعات مرتبط با لندتک ایفا نمی‌کنند. این نهادها مسیر هدایت خرید اعتباری توسط مشتری و جلوگیری کردن از تبدیل شدن آن به نقدینگی را به شکل صحیح درک نکرد‌ه‌اند و همین موضوع باعث شده که این زنجیره ارزش هنوز در بازار به شکل کامل جا نیفتد. نقشی که لندتک‌ها برای حل این چالش دارند، سرمایه‌گذاری و فرهنگ‌سازی روی تعاملات تجاری است. در این صورت می‌توانند ارزشی را که در بازار دارند، به تامین‌کنندگان مالی نشان دهند.

 

لندتک همچنان بدون جایگاه

متاسفانه لندتک هنوز در فضای بازار مالی جایگاهی ندارد. حدود پنج سال پیش اولین لندتک کسب‌وکاری با مجموعه لندو (ایران‌رنتر سابق) شکل گرفت و سپس دیجی‌پی، ازکی‌وام، تارا، تالی، اسنپ‌پی و … نیز به این مسیر اضافه شدند. با این حال کل حجم GNV‌ پنج سال اخیر حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان بوده است که رقم تاثیرگذاری نیست. این موضوع نشان می‌دهد که هنوز فرهنگ استفاده از خدمات حوزه لندتک در میان مردم جایگاهی ندارد. رقمی نیز که آخرین گزارش سالانه دیجی‌پی ارائه شد، سهم شرکت‌های لندتک را در استفاده از خدمات اعتباری بین ۲ تا ۳ هزار همت (حدود ۱۴ هزارم درصد) بیان کرده بود.

علاوه‌بر این لندتک‌ها در ایران نقش خاصی در معیشت مردم ندارند؛ چراکه هنوز همه‌گیری استفاده از خدمات اعتباری در بازار شکل نگرفته است. اما این صنعت می‌تواند به‌واسطه عدم استفاده از ابزارهای اعتباری مانند کارت اعتباری در ایران موثر باشد. بانک‌ها می‌توانند فرهنگ استفاده از محصولات مالی و اعتباری را بالا ببرند و نزد مردم بیشتر شناخته شود. بنابراین باید بیشتر روی ایجاد فرهنگ و ساختار استفاده از خدمات اعتباری تمرکز کرد تا به‌مرور آشنایی مردم با این موضوعات بیشتر شود.

https://martech360.ir/wp-content/uploads/2023/05/1234-1024x909-1.jpg 909 1024 neda https://martech360.ir/wp-content/uploads/2022/10/Logo-with-slogan.png neda2023-05-19 13:11:172023-10-09 18:08:23محمد مهدی مومنی، مدیرعامل ازکی‌وام
دگردیسی لندتک‌ها با تامین مالی صحیح

نوشته‌های تازه

  • آزاردهنده‌ترین انواع تبلیغات آنلاین ۱۴۰۲-۱۱-۲۴
  • کسب و کارهای  کوچک نگران قوانین جدید تبلیغات دیجیتال ۱۴۰۲-۱۱-۱۴
  • بهترین و بدترین تبلیغات سال ۲۰۲۳ ۱۴۰۲-۱۰-۲۷
  • راوی؛ گوینده هوشمند فیدیبو ۱۴۰۲-۱۰-۲۵
  • ما خالی نبستیم! ۱۴۰۲-۱۰-۲۴
  • جاجیگا سهام خود را از «حرکت اول» پس گرفت ۱۴۰۲-۱۰-۲۳
  • اسنپ سقف باگ‌بانتی زیرمجموعه‌های خود را نیز افزایش داد ۱۴۰۲-۱۰-۲۳
  • امکان احراز هویت تصویری به دیوار اضافه شد ۱۴۰۲-۱۰-۲۰
  • «باهمتا» به ایستگاه آخر رسید ۱۴۰۲-۱۰-۲۰
  • «کنار دیوار»؛ بستری برای افزودن اطلاعات و خدمات ۱۴۰۲-۱۰-۱۹
  • حدس ما درباره اَبَر پلتفرم امسال چیست؟ ۱۴۰۲-۱۰-۱۹
  • بهتر است نام برند به زبان رسمی کشورش باشد ۱۴۰۲-۱۰-۱۸
  • «آچاره» به دنبال ارائه آنلاین خدمات تخصصی ساختمان ۱۴۰۲-۱۰-۱۷
  • سفرهای درمانی رایگان برای کودکان مناطق کمتر برخوردار ۱۴۰۲-۱۰-۱۷
  • هدیه ویژه برای مشتریان جدید! ۹۰۰ دلار تبلیغ رایگان در گوگل ادز ۱۴۰۲-۱۰-۱۷
مارتک ۳۶۰ آیینه‌ای است از آنچه در جهان مارکتینگ تکنولوژی می‌گذرد؛ نگاهی عمیق به ابزارها، روندها و رویدادهای این عرصه در ایران و جهان

درشبکه‌های اجتماعی، همراه مارتک360 باشید

© 1401 – استفاده از مطالب مارتک 360 با ذکر منبع و نام نویسنده بلا مانع است‫.

رفتن به بالا