مارتک: صاحبان استارتآپها و کسبوکارهای کوچک و نوپا معمولا در ابتدای راه نیاز به صبر و استقامت زیاد دارند. مراحل اولیه کار عموما درآمد و خروجی نسبتا کمی دارد که ممکن است اصلا برای اهدافی که برای کسبوکارتان دارید، کافی نباشد. صاحبان این کسبوکارها فکر میکنند که با این منابع کم، حتما باید به اهداف تنظیمشده برسند و به همین دلیل هم هست که بسیاری از کسبوکارها در روزهای اولیه خود یا شکست میخورند و یا در گوشهای بدون مراقبت و صبر، رها میشوند.
بازاریابی محتوایی، یک استراتژی مطمئن
استیو جابز درست گفته است که نوآوری، توانایی نه گفتن به هزار گزینه و داشتن یک انتخاب آگاهانه است. در این وضعیت، شما باید بتوانید تمرکز و منابع کمی که دارید را، در نقطهای متمرکز کنید که بیشترین بازده را برایتان دارد؛ نقطهای که به خاطر همین بازده، باید اصولش را یاد بگیرید. دهها استراتژی بازاریابی وجود دارد که ارزش یک بار امتحان کردن را دارند، اما مشخصا، شما توانایی این را ندارید که به صورت کارآمد همه آنها را به کار ببندید. در این لحظه باید انتخاب کنید که کدامیک از این استراتژیها برای پروژه تازهمتولدشده شما مناسبتر، تاثیرگذارتر و زودبازدهتر است.
مسلما این نسخهپیچیها در تئوری و گفتار، بسیار سادهتر از مرحله عمل است، اما با این همه، بازاریابی محتوایی یکی از آن استراتژیهایی است که به خاطر ویژگیهاییاش، بیشک ارزش یکی دو بار امتحان کردن را دارد. بازاریابی محتوایی برای کسبوکارهای نوپا یکی از بهترین استراتژیهاست و در ادامه، 3 دلیل اصلی این امر را بررسی میکنیم.
-
بازاریابی محتوایی با بودجه کم قابل اجراست
بازاریابی محتوایی میتواند برایتان بسیار گران تمام شود اگر در همان ابتدای کار، سراغ تولید محتوای ویدیویی با ارزش بالا بروید؛ اما گر تصمیم بگیرید که در شبکههای اجتماعی و وبلاگ خود تولید محتوا را شروع کنید، این استراتژی میتواند بسیار ارزان و بهصرفه هم باشد. در این صورت، تنها هزینه مستقیمی که از شما کثر میشود، زمان است. این شاید مهمترین و عالیترین دلیل برای استفاده از این استراتژی در کسبوکارهای نوپا باشد؛ در مراحل اولیه کار، شما سرمایه زیادی ندارید و نمیتوانید به یک استراتژی ریسکی و نامطمئن اعتماد کنید. با انتخاب بازاریابی محتوایی، تنها چیزی که نیاز دارید زمان است و یک استراتژی محتوایی فکرشده و خوب که در درازمدت سود شما را تضمین میکند.
منابع و بودجه سرمایهگذاریشده برای بازاریابی محتوایی با رشد هرچه بیشتر شما، افزایش پیدا میکند. در ابتدا، این سرمایهگذاری را تا جای ممکن، حسابشده و اندک در نظر بگیرید. در ادامه، زمانی که کسبوکار شما به سوددهی رسید و وارد مرحله رشد خود شد و مطمئن شدید که ارزش سرمایهگذاری جدیتر را دارد، میتوانید بودجه بازاریابی محتوایی خود را افزایش دهید تا سوددهی و نرخ رشدتان را بالا ببرید. نکته مثبت این استراتژی همین است که دست شما را باز میگذارد و شما را مجبور به پذیرفتن ریسکهای بسیار بزرگ در ابتدای کار نمیکند.
-
بازاریابی محتوایی راهی آسان برای اعتبارسنجی ایدههای شماست
محتوا یکی از سریعترین و سادهترین راهها برای تشخیص این است که آیا ایدههای برای کسبوکارتان کار میکنند یا نه. در مراحل اولیه کار، شما به این اعتبارسنجی نیاز مبرمی دارید تا بتوانید مسیر راهتان را روشنتر کنید. اگر در ابتدای مسیرتان به سر میبرید و ایدههایی برای پیشبرد اهدافتان در نظر دارید، میتواند درباره آن یا حول آن ایده، محتوا تولید کنید. در مرحله بعد هم محتوا را در بازار هدفتان توزیع کنید تا بتوانید قضاوت درستی درباره شدت مشکل مشتری/مخاطب -مشکلی که شما سعی در حل آن دارید- داشته باشید. میزان علاقه و توجهی که محتوای شما دریافت میکند و همچنین گفتوگوهایی که حول پست و ایده شما تولید میشود، بینش ارزشمندی درباره بازار کارتان به شما خواهد داد.
علاوه بر اینها، محتوا میتواند اولین سرنخهای شما را ایجاد کند؛ سرنخهایی که میتوانید با آنها به شناخت بیشتر مشتریان خود برسید و یا برای فروش محصول یا خدمت خود، رویشان حساب باز کنید.
-
بازاریابی محتوایی میتواند باعث اسکیلآپ (مقیاسپذیری) تصاعدی کسبوکار شود
آخرین و البته یکی از مهمترین ویژگیهای بازاریابی محتوایی این است که سرعت مقیاسپذیری آن بالاست؛ به عبارت سادهتر، پتانسیل بسیار بالایی برای رشد دارد. چرا؟
اول اینکه: اگر برای افرادی که محتوای شما را مصرف میکنند ارزشی را خلق کنید، بازاریابی محتوایی شما میتواند به شکل پایدار و پیوستهای رشد کند؛ چرا که احتمالا همان افراد به خاطر ارزش خلقشده، شما را به اطرافیان خود توصیه میکنند. البته الگوریتم بستری که در آن محتوا را منتشر میکنید هم در این معادله مهم است و میتواند به شما در رشد دادن مخاطبانتان کمک کند. اگر محتوای شما نرخ تعامل بالایی برای الگوریتم خلق میکند، یعنی در مسیر درستی هستید.
دوم اینکه: تقریبا هر محتوایی در اینترنت پتانسیل ویروسی شدن (وایرال شدن) را دارد. البته طراحی و تنظیم محتوایی که قابلیت ویروسی شدن را دارد بسیار سخت است؛ شما ممکن است توجه بسیار عجیبوغریبی برای بخش خاصی از محتواها یا بعضی محتوایتان دریافت کنید که توقعش را نداشتید و این اصلا غیرعادی نیست. به عنوان یک استارتآپ یا کسبوکار کوچک و نوپا، کاری که میتوانید بکنید این است که خوب بازارتان را بررسی کنید و پا را فراتر از محتواهایی که شرکتهای بزرگ و معتبر تولید میکنند بگذارید. این به شما یک مزیت رقابتی بهیادماندنی میدهد.
سوم اینکه: برخی از انواع محتوا طول عمر بسیار بالایی دارند. درواقع، بازاریابی محتوایی اثرات کوتاهمدت زیاد و آنچنانیای ندارد مگر اینکه آن را همراه با کمپینهای PPC (کمپینهای تبلیغات کلیکی) پیش ببرید. دلیل این کار هم ساده است، ایجاد مخاطب از طریق رتبهبندی گوگل و از طریق سئو، زمان زیادی لازم دارد. قابل توجه است که در درازمدت، محتوای همیشهسبز میتواند تا مدتها پس از اینکه سرمایهگذاری فعال در آن را متوقف کردید، توجهها به سمت شما جلب کند و برایتان رشد به همراه بیاورد.
بنا بر همه این دلایل مهم، بازاریابی محتوایی اگر هوشمندانه و آگاهانه انجام شود، حامل سودی غیر قابل پیشبینی برای شماست. شاید این استراتژی بسته به اینکه جنس کار شما چیست مناسبترین و بهترین گزینه برایتان نباشد، اما احتمالا تا همیشه یکی از قویترین گزینهها برای یک کسبوکارهای تازهکار یا متوسط در کثیری از حوزهها باشد.