مارتک: کمتر پیش میآید که کسبوکارها در حساب شبکههای اجتماعیشان، نسبت به موضوعاتی جز آنچه مناسبتهای معمول و رسمی تلقی میشوند، واکنش نشان ندهند. اما مرگ مهسا امینی و همراهی جریانهای مردمی در بازنشر حقایق این رخداد تلخ، اتفاقی بیسابقه را در اکوسیستم استارتآپی کشور رقم زد؛ به طوری که برخلاف جریانهای رسانهای رسمی، اکثر اکانتهای متعلق به کسبوکارهای اینترنتی شناختهشده کشور مانند تپسی، اسنپ، دیجیکالا، بازار، دیوار و … در اقدامی هماهنگ با درج توییتهایی، تاسف و ناراحتی خود را نسبت به آنچه برای این دختر کردستانی رخ داده بود، ابراز کردند. اگرچه ظرف مدت کوتاهی این توییتها با واکنش منفی نهادهای امنیتی مواجه و با تذکرهای داده شده به مدیران، این توییتها حذف شدند، اما این اقدام کسبوکارها در همراهی با جریانهای رسانهای مردمی، باب تازهای در ارتباط برندها با مخاطبان باز کرد و کارشناسان زیادی به تحلیل تاثیرات این گونه اقدامات بر بهبود یا افت جایگاه برند خود نزد مخاطبان پرداختند.
همراهی با موج غم
با اعلام تایید رسمی فوت مهسا امینی پس از دستگیری توسط پلیس گشت ارشاد و افشای جزییات جدیدی از این حادثه، موجی از غم و خشم فضای شبکههای اجتماعی را پر کرد. در این مدت کاربران به اشکال مختلف، نسبت به این ماجرا واکنش نشان داده و ناراحتی خود را ابراز کردند. تپسی به عنوان یکی از کسبوکارهایی که پیشتر و در شرایط مختلف نیز همدلی خود را با مخاطبان خود نشان داده بود، با درج توییت و انتشار شعری، تاسف و ناراحتی خود را این حادثه ابراز کرد و با موج غم دیگر کاربران همراه شد. به فاصله کوتاهی از این اقدام، دیگر کسبوکارهای اینترنتی نیز توییتهای مشابهی را درج و ناراحتی خود را از این اتفاق تلخ ابراز کردند. این موج با کسبوکارهای بزرگتر و شناخته شده اکوسیستم استارتآپی و فناوری کشور آغاز شد و شرکت به شرکت ادامه یافت؛ تا جایی که حتی اعضای کوچک این اکوسیستم نیز با این جریان همراه شدند.
مسئولیتپذیری در برابر وقایع جامعه
بیسابقه بودن چنین واکنشهای اجتماعی در میان کسبوکارهای ایرانی، بازخوردهای متفاوتی در میان کاربران داشت. برخی با تمجید از این اقدام، آن را قدمی برای تحکیم ارتباط آنها با مخاطبان و مشتریانشان دانستند و برخی دیگر با انتقاد از این توییتها، این شرکتها را به موجسواری و سواستفاده از غم حاکم بر جامعه متهم کردند. موافقان این حرکت، با تقدیر از مسوولیتپذیری برندها، درج این پیامها را نوعی کنشگری اجتماعی و تلاش برای آگاهی افکار عمومی به حساب آوردند و خواستار تسری چنین اقداماتی به دیگر وقایع روز جامعه شدند. کما اینکه حتی پس از ورود کسبوکارها به این ماجرا، عدهای از اکانتهای تاثیرگذار توییتر با انتشار توییتهایی به فعالیتهای قابلتوجه این کسبوکارهای فناوریمحور در فضای مجازی و استفاده از پتانسیلهای این فضا برای رساندن حرف خود به گوش مردم و مسوولان اشاره کردند و خواستار همدلی آنها با مردم و تشویق افکار عمومی برای مشارکت در حل بحران گشت ارشاد شدند.
در کنار ابراز رضایت برخی متخصصان مارکتینگ و برندینگ از این اقدام کسبوکارهای حوزه فناوری، گروهی صراحتا به مخالفت با این اقدام پرداخته و از آنها انتقاد کردند. منتقدان این اقدام معتقدند که کسبوکارها نباید این رخداد را دستاویزی برای ابراز وجود برند خود در فضای مجازی قرار دهند و بهتر است در چنین موقعیتی سکوت کنند. این واکنشها برای اسنپ حتی حواشی دیگری نیز به دنبال داشت و کار به جایی رسید که این واکنش به نوعی ضدتبلیغ برای این برند تبدیل شد. گروهی از کاربران با یادآوری آنچه در اختلاف نظر یکی از رانندگان اسنپ و یک مسافر بر سر حجاب پیش آمده بود؛ اقدام به انتشار عکس آن رخداد و مرور خاطرات آن مقطع زمانی کردند و بر این موضعگیری دوگانه در برابر مساله حجاب تاختند.
همزمان با اوجگیری این انتقادات، برخی کارشناسان در حمایت از کسبوکارها، بر فشار زیادی که مدیران این مجموعهها هر روزه برای حفظ تعامل سازنده با حکمیت متحمل میشوند، تاکید کردند. عادل طالبی، از فعالان حوزه دیجیتال مارکتینگ با تاکید بر لزوم حمایت از کسبوکارهای این حوزه در توییتی اظهار کرد: «به شرکتها حمله نکنیم؛ آنها همراه با مردم، شاید نه به آن دلیلی که ما دوست داریم، تاثر خود را به اشتراک گذاشتند. این کسبوکارها ممکن است امروز تحت فشارهایی باشند که وادار به انجام برخی اقدامات میشوند و نمیتوان به آنها خرده گرفت.»
تهدیدهای تلفنی و تاکید به حذف پیامها
حواشی واکنش کسبوکارها به مرگ مهسا امینی، محدود به کامنتهای مثبت و منفی متعدد کاربران برای این شرکتها نشد و با حذف یکباره پیام تسلیت تپسی و اسنپ از اکانتهایشان، این ماجرا ابعاد جدیدی پیدا کرد. پس از حذف این توییتها، مدیران برخی از کسبوکارهای اکوسیستم استارتآپی در حسابهای کاربری شخصی خود از تماس برخی نهادهای امنیتی با این شرکتها و تهدید آنها برای حذف این توییتها خبر دادند. در ادامه تسری موج فشار برای حذف این توییتهای تسلیت، جعفر محمدی، یکی از اعضای سازمان نصر تهران نیز در نشست خبری این سازمان، دستور رسمی به کسبوکارها برای حذف این پستهای تسلیت را تایید و نسبت به آن انتقاد کرد. حسام آرمندهی در توییتر خود، این تذکرهای تلفنی را باز شدن باب جدیدی از طرح صیانت خواند و به انتقاد از آن پرداخت. برخی مدیران دیگر این کسبوکارهای اینترنتی با تاکید بر اینکه در برابر این خواسته مقاومت کرده و با مراجعه به پلیس امنیت خواستار مشاهده حکم رسمی این درخواست شدهاند، اظهار داشتند که این درخواست نه تنها تاثیری در تغییر خواست این نهادها نداشت، بلکه تهدیدها تشدید هم شدهاند. برخی اکانتها در توییتر با انتشار اسکرینشاتهایی، شروع این موج را ناشی از راه افتادن کمپینهایی برای برخورد با کسبوکارهای مجازی عنوان کردند. در توییت موافقان این برخورد آمده بود که اگر همین حالا جلوی این کسبوکارها گرفته نشود، به زودی سلبریتیها و بلاگرها به یک لشکر مولتیمیلیاردر خطرناک ضدمنافع ملی و نظام در داخل کشور تبدیل خواهند شد که به مراتب خطرناکتر از دیگران هستند.
ورود کسبوکارها به دغدغههای اجتماعی – که ممکن است حساسیتبرانگیز هم باشند- ظاهرا با استقبال مردم و مشتریان آنها مواجه و باعث شده است تا احساس همدلی بیشتری میان آنها ایجاد شود. با این حال مرور روندی که این واکنشها تا امروز طی کرده است، نشان میدهد که هنوز مرز درستی در این زمینه مشخص نشده است؛ اما بدون شک نمیتوان از تاثیر واکنشهای درستی که در زمان درست نسبت به دغدغههای اجتماعی داده شود، بر تغییر تصویر برندها در ذهن مخاطبان غافل شد.