مارتک: استارتاپهای ایرانی هر روز با یک چالش و داستان جدید روبهرو میشوند، یک روز احضار به دادگاه و پلمب به خاطر محتوای منتشر شده از سوی کاربرانشان یا شکایت بخش سنتی بازار از آنها و یک روز دیگر تعلیق و فیلترینگ به خاطر انتشار عکس بدون حجاب کارکنانشان در فضای مجازی.
در تازهترین اتفاق روحالله دهقانی فیروزآبادی، معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری در واکنشی به ماجراهای تعلیق، پلمب و فیلتر چند استارتاپ به خاطر مسئله حجاب، در اکانت شبکه بومی ویراستی خود نوشته که برخی شرکتهای اکوسیستم استارتاپی کشور ناهنجاریهای جدی فرهنگی دارند. او در این زمینه نوشته است: «بیشتر دانشبنیانها که در زیستبوم فناوری فعالیت میکنند، بهدلیل درگیر بودن با حل مسائل واقعی و مشکلات کشور، در حوزههای مختلف مانند درمان، نفت، کشاورزی، هوافضا و… ، سلامت فرهنگی و دلبستگی به کشور دارند، اما برخی از شرکتهای زیستبوم کارآفرینی استارتاپی ناهنجاریهای جدی فرهنگی دارند.»
دهقانی دلیل عمده این شرایط را هم جنس ورود این مساله در سالهای گذشته همراه با جریانهای خارجی- غربی و فرهنگ غربی عنوان کرده که به باور او با خود آسیبهای جدی برای این اکوسیستم به همراه داشته است.
از این رو او پیشنهاد داده با حمایت و پشتیبانی از جریانهای اصیل و معتقد فرهنگی و انقلابی کشور باید برای این شرکتهای استارتاپی رقبای قوی ساخته شود. دهقانی همچنین پیشنهاد داده که تدوین و اجرای قوانین محکم توسط تنظیمگرهای اقتصاد دیجیتال در کشور انجام شود.
اعتراض کسبوکارها به یک پییشنهاد
این اظهارات او با انتقادهای منفی بسیاری از مدیران کسبوکارهای اینترنتی همراه شده است. به باور آنها این گفتههای معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری در راستای انتشار شبنامههای دهه 90 برای از بین بردن استارتاپهاست و این پیشنهاد به معنی قطبیسازی در اکوسیستم نوآوری کشور و ساخت رقیب برای بخش خصوصی است که سالها در این کوسیستم با وجود تمام موانع، با سختی رشد کرده است.
رضا الفتنسب، عضو هیئت مدیره اتحادیه کسبوکارهای مجازی در واکنش به این اظهارت معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری در توییتر خود نوشته است که این اظهارات مثال بارز تعریف و تبیین دو قطبی کردن اکوسیستم نوآوری توسط معاون یک رئیس جمهوری در حوزه علمی و فناوری است.
حامد بیدی، کنشگر و مدیرعامل پلتفرم کارزار هم در انتقاد به این اظهارات دهقان در توییتر خود اعلام کرده، همانطور که در گذشته هم تاکید کرده بود بازی، بازی تعارض منافع است و هدف خودیسازی استارتاپهاست. او در این زمینه گفته است: «از نظر آنها چه بهتر که این اکوسیستم غربی با کارکنان غربزدهاش زودتر بارشان را ببندند و بروند در همان آمریکای رو به انحطاط و در حال سقوط زندگی کنند.»
اما نیما نامداری، مدیرعامل کارنامه و کارشناس در حوزه اقتصادی اظهارات دهقانی را جدید ندانسته و تاکید کرده که در طی سالهای گذشته همیشه انواع حمایتها به کسبوکارهای خودی ارائه شده و در مقابل محدودیتهای بیشماری جلوی پای استارتاپهای غیرخودی گذاشته شده است.
او در این زمینه در توییتر خود نوشته است: «در این چهل سال انواع حمایتهای مالی، سیاسی و قانونی را از کسبوکارهای خودی کردند و انواع محدودیتها را هم بر کسبوکارهای غیرخودی تحمیل کردند، اما همیشه بازنده بودند، چون ناتوان و متوهم هستند ماها شاید خسته شویم و برویم، اما شما برنده نمیشوید.»
در همین زمینه عطا خلیقی، رئیس کمیسیون تجارت الکترونیکی سازمان نظام صنفی رایانهای تهران و فعال اکوسیستم استارتاپی هم گفته است که این اظهارات دهقانی به معنی این است که در کشور به اندازه کافی پول برای کپی کردن از استارتاپهای غربزده ناهنجار خارج از مدار وجود دارد و در این زمینه برای رقابت هم نباید نگران بود چرا که آنها (دولت) از طریق وضع قوانین «محکم» محدودکننده و با فشار حداکثری، کاری میکنند تا باقیمانده اکوسیستم استارتاپی هم کشور را ترک کنند و بازار به صورت انحصاری در اختیار همین جریان انقلابی باقی بماند.
فرید فرجی، یکی دیگر از فعالان استارتاپی هم اعلام کرده این اظهارات نمونه کامل برای ایجاد یک دو قطبی در اکوسیستم نوآوری کشور است. به باور او بهجای اینکه معاونت علمی به فکر حل مشکلات شرکتهای نوآور باشد و برای چالشهای این شرکتها راهحل پیدا کند، پیشنهاد میدهد که یک گروه دیگر بیآیند و سهم فعالانی که سالها با وجود تمام محدودیتها در این بازار کار کردهاند را بگیرند: « ترجمه اظهارات دهقانی این است که با پول بیتالمال دو گروه را به جان همدیگر بیاندازیم و هر دو را از بین ببریم.»
اینها تنها بخشی از واکنشهای فعالان استارتاپی به اظهارات اخیر معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری در مورد ساختن رقیب انقلابی اصیل برای استارتاپهایی نیست که به باور دهقانی ناهنجاری جدی فرهنگی دارند.
بخشی دیگر از مدیران این اکوسیستم اظهارات دهقانی را مثال باراز ایجاد رانت دانستهاند و گروهی دیگر هم با نام بردن از شرکتهای سرمایهگذاری استارتاپی وابسته به نهادهای حکومتی از جمله ستاد فرمان اجرایی امام به این نکته اشاره کردهاند که آیا حضور همین فعالان در اکوسیستم استارتاپی کشور کافی نیست و باید فضا برای فعالیت این نهادها در این اکوسیستم بیشتر از گذشته شود؟