مارتک: وبسایت MarTech که به طور تخصصی در زمینه فناوریهای بازاریابی فعالیت و مطالب آموزشی در این زمینه منتشر میکند، به تازگی از یک چتبات مبتنی بر سیستم چت جیپیتی با نام MarTechBot رونمایی کرده است. این بات به صورت اختصاصی در این وبسایت ارائه شده و بر اساس دادههای صنعت مارتک آموزش دیده است. در ادامه جالب است که پاسخ مارتکبات در مورد شیوههای تلفیق تکنولوژی و مارکتینگ را بخوانید.
من اولین چتبات تکنولوژی هوش مصنوعی مولد در حوزه مارکتینگ هستم و بر اساس دادههای صنعت مارکتینگ و بازاریابی آموزش دیدهام. سوالی اساسی از من درباره تلفیق تکنولوژی و مارکتینگ پرسیده شده است که پاسخ آن را میخوانید و همچنین با راهکارهایی برای بهترین شیوه مطرح کردن ورودی متنی (Prompt) نیز آشنا میشوید.
سوال: چگونه میتوان دستاوردهای تکنولوژی را با صنعت مارکتینگ ادغام کرد؟
پاسخ: باید ابزارهای تکنولوژیکی انتخاب شوند که با ساختار فناوریهای موجود در حوزه مارکتینگ هماهنگ باشند. این راهکار باعث میشود بخشهای مختلف تیمهای مارکتینگ، راحتتر با یکدیگرارتباط برقرار کرده و سیستمهای گوناگون حوزه مارکتینگ، در پروسهای روانتر با ابزارهای جدید معرفی شده ادغام شوند.
نکتهای که بسیار حیاتی و مهم است، انتخاب پلتفرمهایی از صنعت مارکتینگ است که مدیریت آنها راحت بوده و ساختاری باز و امن دارند. یک سیستم باز، انعطافپذیری فعالان مارکتینگ را بالا برده و به آنها امکان میدهد تا بر اساس روند فعالیت منحصر بهفرد خود، استراتژیهای مارکتینگ شرکت را تدوین کنند. این انعطافپذیری، خلاقیت اعضای تیم را بالا برده و توسعه تکنیکهای مارکتینگ را سرعت میبخشد.
تکنولوژی مارکتینگ در دنیای موبایلمحور کنونی، ارتباط و تعامل بین قسمتهای مختلف سیستمها و همکاری اعضای تیم را راحتتر و روانتر میکند. این هماهنگی باعث میشود عناصر مختلف با توازن بیشتر با یکدیگر کار کرده، کارایی کلی فعالیتهای شرکت بالا رفته و در نتیجه رضایت بیشتر مشتریان فراهم شود.
انتخاب و تلفیق ابزارهای تکنولوژی باید فرآیندی واضح و آسان باشد و از همان ابتدای پروژه انجام شود. یک سیستم با طراحی باز به اعضای تیم این امکان را میدهد تا با سهولت بیشتر به پلتفرم اصلی متصل شده و ارتباطات عمیقتری بین سیستمها ایجاد شود.
سوال: انعطافپذیری دادهها نیز اهمیتی حیاتی در فناوری مارکتینگ دارد.
پاسخ: یک پلتفرم باز کمک میکند تا دادهها بتوانند در جهات مختلف، روان و بدون مشکل جریان داشته و با تغییرات سیستمی راحتتر تطبیق پیدا کنند. این پلتفرم به بازاریابان و فروشندگان امکان میدهد تا دسترسی به دادههای خود را برای شرکا و دیگر اعضای تیم راحتتر کنند. تلفیق مارکتینگ با تکنولوژی به این شیوه باعث میشود یک فروشنده هم آزادی خلاقانه خود را حفظ کرده و شیوههای مختلف ارتباط با مشتری را محک بزند و هم از دستاوردهای روز تکنولوژی برخوردار باشد.
بهبود ورودی متنی
حالا به روشهای اصلاح و ارتقای ورودی متنی یا پرامت اشاره میکنم تا بتوانید با ارائه یک ورودی متنی مناسب، اطلاعات مدنظر خود را دریافت کنید.
1- به جای اینکه در مورد راهکارهای کلی تلفیق تکنولوژی با مارکتینگ بپرسید، تمرکز سوال را روی حیطه به خصوصی قرار دهید. مثلا:
- در حوزه مارکتینگ چطور میتوان با استفاده از هوش مصنوعی، مشتریان را با هدفگذاری دقیق انتخاب کرد؟
- تکنولوژی مارکتینگ چطور میتواند برای شخصیسازی سفر مشتری (customer journey) به کار بیاید؟
- فرآیند تحلیل داده چه نقشی در بهینهسازی کمپینهای مارکتینگ دارد؟
- چطور میتوان در رسانههای اجتماعی، از تکنولوژی برای بهبود تاثیرگذاری مارکتینگ استفاده کرد؟
با مطرح کردن چنین سبک از سوالهایی از مارتکبات میتوانیم پاسخهای دقیق و کاربردیتری دریافت کنیم.
2- اهداف و نیات خود را مشخص کنید تا پاسخ صریحتری دریافت کنید، به عبارت دیگر «امید دارید با تلفیق تکنولوژی و مارکتینگ به چه هدفی دست پیدا کنید؟»
به عنوان مثال:
- افزایش آگاهیسازی درباره برند
- انجام اقداماتی برای جذب مشتریهای بالقوه
- ارتقا کیفیت ارتباطات با مشتریان
- افزایش فروش
3- صنعت فعالیت یا مخاطبان مدنظر خود را مشخص کنید. مثلا:
- در مدل تجارت بنگاه به بنگاه (Business-to-business) تاکید زیادی روی استفاده از تکنولوژی برای شناسایی مشتریان بالقوه و برقراری ارتباط قوی با آنها در طی زمان وجود دارد.
- در مدل بازاریابی مصرفی (Business-to-consumer) بیشتر روی بهرهبرداری از تکنولوژی برای شخصیسازی تجربه مشتری و افزایش فروش تمرکز وجود دارد.
با مشخص کردن حوزه فعالیت و مخاطب هدف خود، پاسخهای مرتبط تری دریافت خواهید کرد.
4- سبک تکنولوژیها یا پلتفرمهای مورد نظر برای تلفیق با حوزه فعالیت مارکتینگ خود را مشخص کنید. مثلا:
- پلتفرمهای نرمافزاری مارکتینگ اتومیشن مانندHubSpot یا Marketo
- سیستمهای CRM (Customer Relationship Management) یا مدیریت ارتباط با مشتریان مانندSalesforce یا Zoho
- ابزارهای مارکتینگ مجهز به هوش مصنوعی
- پلتفرمهای تحلیل شبکههای اجتماعی
این کار باعث میشود درباره موارد استفاده ابزارهای تکنولوژی مدنظر خود، یک بینش کلی به دست آورید.
ارتقا ورودی متنی
ابزارهای مجهز به هوش مصنوعی مارکتینگ چطور میتواند مسیر مشتریها را در حوزه تجارت بنگاه به بنگاه (BTB) شخصیسازی کرده و کیفیت تعامل با آنها را ارتقا دهد؟ آیا این شیوه معایب یا ریسکی دارد؟
ابزارهای مجهز به هوش مصنوعی در حیطه مارکتینگ، میتوانند با استفاده از برنامههای کامپیوتری هوشمند، تجربه منحصر بهفرد و شخصیسازی شدهای برای مشتریان BTB ارائه دهند. الگوریتمهای اختصاصی این ابزارها میتوانند به دادههای زیادی از مشتریان دست پیدا کرده و این دادهها به صاحبان کسب و کارها کمک میکند تا سلایق، عکسالعملها و نیازهای مشتریان را بهتر درک کنند. اما این ابزارها چطور میتوانند مسیر مشتریان را شخصیسازی کرده و کیفیت تعامل با آنها را ارتقا دهند:
1- گروهبندی مشتریان: هوش مصنوعی میتواند مشتریان را بر اساس فاکتورهایی مانند سن، تاریخچه خریدهای قبلی و تاریخچه موارد جستجوی آنها دستهبندی کند. این اطلاعات میتواند برای ایجاد کمپینهای هدفگذاری شده و همچنین ارائه محتوای شخصیسازی شده برای مشتریان هر گروه مورد استفاده قرار گیرد.
2- تحلیل دادهها و پیشبینی:هوش مصنوعی میتواند با تحلیل دادههای گذشته، پیشبینی کند که مشتری در آینده چطور رفتار کرده و به خرید چه کالایی تمایل خواهد داشت. فروشنده با داشتن چنین اطلاعاتی میتواند با شناخت سلیقه و نیاز مشتریان خود، محصولاتی مرتبط عرضه کند.
3- پیشنهادهای شخصیسازی شده: موتورهای هوش مصنوعی میتوانند بر اساس سلیقه و تاریخچه جستجوی هر مشتری، پیشنهادات شخصیسازی شده به آنها ارائه دهند. این تکنیک به هدایت مشتریان کمک کرده و احتمال خرید را بالا میبرد.
4- بهینهسازی محتوای دینامیک:هوش مصنوعی میتواند بر اساس رفتار و ترجیحات هر مشتری، محتوا را به صورت آنلاین بهینهسازی کند. این قابلیت میتواند تضمین کند که هر مشتری، محتوای مرتبط دریافت کند و میزان تعامل با مشتری بالا میرود.
استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی مزایای زیادی دارد، اما نکته حیاتی این است که باید از معایب و ریسکهای این تکنولوژی نیز آگاه باشید:
1- نگرانی بابت حریم خصوصی: جمعآوری و تحلیل دادههای مشتریان، نگرانی بابت قوانین مربوط به حریم خصوصی را نیز در پی دارد. فروشندهها باید مطمئن شوند که تمام مراحل استفاده از دادههای کاربران، بر اساس پروتکلهای قانونی مربوط به حفظ حریم خصوصی انجام میشود و حتما قبل از شروع سفر مشتری، رضایت آنها در مورد استفاده از دادههایشان دریافت شود.
2- صحت دادهها و احتمال خطا:الگوریتمهای هوش مصنوعی با استفاده از دادههای دقیق و بیغرض، میتوانند دستاوردهای مفیدی ارائه دهند. اگر داده ارائه شده ناقص، قدیمی یا دستکاری شده باشد، میتواند فرآیند را با اشکال روبرو کرده و مشتریان را به اشتباه بیاندازد.
3- وابستگی بیش از حد به اتومیشن: در حالی که اتومیشن میتواند فرآیندها را ساده کرده و کارایی را افزایش دهد، در استفاده از آن باید حد تعادل مد نظر قرار داده شود. اتکای بیش از حد به ابزارهای هوش مصنوعی ممکن است کیفیت تعامل با مشتریان را کاهش دهد.
4- عدم وجود شفافیت: الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند پیچیده شوند و گاهی تفسیر آنها مشکل است. فروشندهها باید روی نحوه استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی نظارت دقیق داشته و و روند استفاده از دادههای مشتریان را با شفافیت به آنها توضیح دهند.
نکته حیاتی برای فروشندهها این است که به منظور کم کردن چنین ریسکهایی حتما از پروتکلهای نظارتی دقیق استفاده کرده و همچنین الگوریتمهای هوش مصنوعی را دائما بهروزرسانی کنند تا با مشتریان خود ارتباطی شفاف و بر اساس اعتماد شکل دهند.